معرفی بهترین اندیکاتور، با این 12 اندیکاتور وَلتتان را پرپول کنید!
اندیکاتورها در کنار الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک دو جزء مهم تحلیل تکنیکال در معاملات فارکس، کریپتو، سهام و هر بازار دیگری هستند. در این مقاله به طور مختصر و مفید 12 مورد از بهترین بروکر مناسب ایرانیان و اندیکاتورهای معاملاتی را به شما معرفی می کنیم و با ذکر مثال توضیح می دهیم که چگونه می توان از آنها برای بهبود عملکرد معاملات فارکس، سهام و ارز دیجیتال یا کریپتو استفاده کرد.
اندیکاتور معاملاتی یا تریدینگ اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور (indicator) در واقع نوعی شاخص و معیار است که معامله گران در بازارهای مختلف از آنها برای درک رفتار قیمت و جهت نمودار استفاده می کنند. از اندیکاتورهای معاملاتی می توان در بازار سهام، طلا، ارز دیجیتال یا کریپتو، فارکس و انواع کالاها استفاده کرد. در عمل اندیکاتورها به معامله گران در تصمیم گیری و تشخیص و پیشبینی روندها و پرایس اکشن کمک می کنند تا مثلا تشخیص بدهند که در چه زمانی دست به خرید یا فروش بزنند و با چه حجمی معامله کنند.
در معاملات فارکس، سهام و کریپتو اندیکاتورهای پیش بینی روند بسیاری وجود دارد که برخی از آنها دهه ها عمر دارند و برخی دیگر جدیدتر هستند. به علت تعداد زیاد این اندیکاتورها، ما در این مقاله به تمامی آنها نمی پردازیم، اما 12 مورد از بهترین اندیکاتورها از نظر محبوبیت و کاربردی بودن را به شما آموزش می دهیم. می توان این اندیکاتورها را جزو الفبای تحلیل تکنیکال دانست.
فرقی نمی کند که تازه کار یا فردی با تجربه هستید، این اندیکاتورها مطمئنا در هر سطحی از سابقه و مهارت شما بدرد بخور خواهند بود. اما پیش از این که سراغ این چهار اندیکاتور ساده و کارآمد برویم، بگذارید ببینیم که با چه نوع استراتژی می توان از آنها استفاده کرد.
برای این که بتوان از اندیکاتورهای مختلف سیگنال های دقیق تری گرفت می توان از آنها در کنار تحلیل پرایس اکشن که به آن کندل شناسی نیز می گویند استفاده کرد. با این کار بهتر می توان سیگنال های کاذب را فیلتر کرد.
استراتژی مناسب استفاده از بهترین اندیکاتورهای معاملاتی
بسیاری از معامله گران، خصوصا آنهایی که تازه کار هستند فکر می کنند که بهتر است از استراتژی بسیار پیچیده ای برای معاملات استفاده کنند و هر چه اندیکاتورها و تکنیک های متنوع تر و پرتعداد تری را به کار بگیرند شانس بهتری برای سودآوری خواهند داشت. به همین علت ساعت ها و روزها به دنبال آخرین و مد روزترین اندیکاتورها می گردند تا بتوانند بهترین تصمیم ها را بگیرند و به سودآوری برسند.
اما آیا واقعا اینگونه است؟
درست است که استراتژی و تکنیک معاملاتی که شما استفاده می کنید تا حد زیادی به شخصیت، هدف شما از معامله، میزان دانش و مهارت شما، و بسیاری عوامل دیگر بستگی دارد، اما بگذارید یک قانون ساده فارکس (و دیگر بازارهای مالی) را به شما بگویم، واقعیت این است که در اکثر موارد و برای اکثر معامله گران، استراتژی و تکنیک های ساده تر بهتر جواب می دهد.
با استراتژی ساده می توانید سریع تر واکنش دهید و تصمیم بگیرید، کمتر دچار گیجی و آشفتگی ذهنی یا بی نظمی معاملاتی می شوید، و به خصوص استرس کمتری را تحمل خواهید کرد.
این بدان معنا نیست که نباید استراتژی های پیچیده را به کار گرفت یا از انواع اندیکاتورها به صورت ترکیبی استفاده کرد. اما در کل بهتر است استراتژی خود را تا جای ممکن ساده نگه دارید و فقط زمانی آنرا پیچیده تر کنید که واقعا برایتان مفید باشد و نتایج را بهتر کند. حتی در آن زمان نیز باید توجه کنید که پیچیده تر شدن استراتژی تا چه حد کار شما را سخت تر می کند. به قول لئوناردو داوینچی: «سادگی نهایت کمال است».
اندیکاتوهای زیر را اندیکاتور های مهم معاملاتی و تریدینگ می نامیم چون نه تنها ساده و بسیار متداول، بلکه بسیار قدرتمند و موثر هستند. شاید امروز تازه با آنها آشنا بشوید، اما به مرور زمان دائما می توانید درک بهتری از آنها کسب کنید تا بتوانید بهتر از آنها در تشخیص روندها، رفتار قیمت و پیشبینی نمودارها استفاده کنید.
چگونه از اندیکاتورها برای خواندن نمودار یا چارت معاملاتی استفاده کنیم؟
اگر با معاملت مثلا فارکس یا سهام و کریپتو آشنا باشید، می دانید که یک سری عوامل وجود دارند که به آنها عوامل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental) می گوییم. این عوامل گستره وسیعی از رخدادها و اتفاقات را شامل می شوند، از اتفاقات سیاسی و اجتماعی گرفته تا مثلا آمارهایی مثل اشتغال، تورم، فروش و صادرات، تولید ناخالص ملی و بسیاری عوامل دیگر. به تحلیلی که بر اساس این موارد باشد تحلیل فاندامنتال می گویند.
در کنار تحلیل بنیادی چیزی به نام تحلیل تکنیکال داریم. در تحلیل تکنیکال ، ما بیشتر روی نمودار تمرکز می کنیم و سعی می کنیم از رفتار قیمت و سوابق آن بفهمیم که چه تصمیمی در معاملات خود بگیریم. بسیاری مواقع می توان تحلیل فاندمنتال و تکنیکال را در کنار یکدیگر استفاده کرد تا نتایج دقیق تری گرفت پس این دو نوع تحلیل مکمل یکدیگر هستند.
اندیکاتورها به ما و شما کمک می کنند تا با نگاه کردن به نمودار، بتوانیم فرصت های معاملاتی را دریابیم.
اول از هر چیز، باید به دو مفهوم بپردازیم: سطوح حمایتی (support levels) و سطوح مقاومت (resistance levels).
بسیاری اوقات در نمودارهای معاملاتی مانند مورد بالا که چارت یورو دلار آمریکا (EUR/USD) است شاهد هستیم که قیمت در بازه ای خاص نوسان می کند، یعنی سطوح کف (Low) و سقف (high) مشخصی وجود دارند که قیمت از آنها پایینتر یا بالاتر نمی رود. به سطوح کفی که قیمت را بالای خود نگه می دارند و نمی گذارند پایینتر برود، سطوح حمایت می گوییم، و به سطوح سقفی که قیمت را زیر خود نگه می داند و نمی گذارند بالاتر برود، سطوح مقاومت می گوییم. ممکن است نمودار بین این سطوح حمایت و مقاومت نوسان کند و همچنین ممکن است با رسیدن به آنها روند معکوس شود.
البته بر حسب بازه زمانی یا تایم فریم نمودار که ممکن است سالانه، ماهانه، هفتگی و یا دیگر باشد حالتی دیگر نیز وجود دارد که ممکن است در آن نتوان بازه خاصی را تعریف کرد و در نمودار سطح مقاومت یا حمایت خاصی را مشخص نمود. در چنین حالت هایی قیمت روندی صعودی یا نزولی پیدا کرده است. توجه کنید که منظور از تایم فریم این است که مثلا شما ممکن است نمودار معاملاتی را در بازه زمانی ساعتی نگاه کنید و بازه قیمتی خاصی مشاهده نکنید، اما اگر همان نمودار را در بازه زمانی روزانه، ماهانه، یا سالانه بررسی کنید بتوانید بازه های قیمتی مشخص و به تبع آن، سطوح حمایت و مقاومت مهمی را تشخیص دهید.
پس اندیکاتورها به شما اجازه می دهند این بازه ها و سطوح حمایتی و مقاومتی را شناسایی کنید و سپس با استفاده از این احتمالات، تعیین کنید که در کجا به معامله وارد شوید و در کجا از معامله خارج شوید، در چه زمان و به چه مقدار دارایی را بخرید و در کجا بفروشید. اندیکاتورها روی نمودار ترسیم می شوند و امروزه تقریبا تمامی پلتفرم های معاملاتی مانند تریدینگ ویو و متاتریدر می توانند آنها را هم به صورت عددی به شما بدهند و هم آنها را برای شما روی نمودار ترسیم کنند.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی در تریدینگ ویو و دیگر پلتفرم ها
اندیکاتورهایی که در این مقاله معرفی می کنیم در پلتفرم های محبوبی مانند تریدینگ ویو و متاتریدر قابل استفاده هستند. می توانید این اندیکاتورها را بر اساس چندین قانون ساده که مشخص می کند چگونه از آنها استفاده کنید به کار بگیرید. چهار اندیکاتور اول در مقایسه با دیگران اساسی تر هستند و در واقع اگر آنها را یاد بگیرید اندیکاتورهای دیگر را بسیار ساده تر خواهید فهمید.
- میانگین متحرک یا Moving Average
- شاخص قدرت نسبی (RSI)؛
- استوکاستیک (Stochastic) ؛
- مک دی یا MACD
- شاخص میانگین جهتدار یا ADX
- باندهای بولینگر (بولینجر) یا Bollinger Bands
- حرکت جهتدار یا DMI
- حجم تعادلی یا OBV
- اندیکاتور ایچیموکو
- اندیکاتور سوپرترند
- بازه میانگین حقیقی یا ATR
- الیگیتور یا تمساح ویلیامز (Williams Alligator)
توجه: در پایان هر قسمت لینکی به مقاله کامل و جامع تر آموزش آن اندیکاتور فراهم شده است که پیشنهاد می کنیم حتما از آن بازدید نمایید تا بهتر بتوانید بهترین اندیکاتورهای معاملاتی را بر حسب هدف و شرایط خود انتخاب کنید.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: میانگین متحرک
اولین اندیکاتوری که به شما معرفی می کنم که جزو ، میانگین متحرک (Moving Average) است که به صورت MA مخفف آن نوشته می شود. میانگین متحرک واقعا یکی از بهترین و در عین حال آسان ترین اندیکاتورهای فارکس است. به زبان ساده، کار اندیکاتور میانگین متحرک این است که میانگین قیمت یک دارایی (در اینجا مثلا جفت ارز EUR/USD) را در بازه های زمانی گوناگون به شما نشان بدهد. مثلا میانگین متحرک 100 روزه (MA 100) به معنای میانگین قیمت در بازه صد روزه اخیر است و MA 200 به معنای میانگین متحرک در بازه 200 روز اخیر است.
اندیکاتور میانگین متحرک یا MA دو نوع دارد:
- میانگین متحرک ساده (Simple moving average = SMA)؛
- میانگین متحرک نمایی (Exponential moving average = EMA).
میانگین متحرک ساده (SMA)
این نوع میانگین متحرک صرفا با جمع تعدادی از قیمت های اخیر و سپس تقسیم آنها بر تعداد کل قیمت ها به دست می آید:
میانگین متحرک نمایی (EMA)
تفاوت میانگین متحرک نمایی با میانگین متحرک ساده در این است که EMA به شما اجازه می دهد وزن بیشتری به قیمت های دوره های اخیر بدهید. بدین ترتیب EMA بهتر تاثیر آخرین تغییرات پرایس اکشن را روی میانگین نشان می دهد.
سیگنال گیری با اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک می تواند در شناسایی روندها (صعودی، نزولی، خنثی) و سپس تعیین نقاط ورود و خروج به ما کمک کند. در نمودار زیر سه میانگین متحرک ساده مشخص شده اند. خطوط سبز و زرد و آبی به ترتیب میانگین های SMA 20 و SMA 50 و SMA 200 هستند.
بر اساس میانگین های متحرک و موقعیت قیمت نسبت به آنها، به عنوان یک گزینه می توانید استاپ لاس یا همان حد ضرر را در 1.5900 که همان میانگین 200 روزه است قرار دهید. به عبارت دیگر هر وقت قیمت به آنجا رسید دست به فروش بزنید. همچنین می توانید حد ضرر را در سطح 1.5500 که 200 پیپ پایینتر از نقطه ورود قبلی است قرار دهید.
با استفاده از میانگین های متحرک می توان فرصت های معاملاتی را تشخیص داد. در مثال بالا، ما وقتی که جفت ارز در جهت میانگین متحرک حرکت می کند، به معامله وارد می شویم (دست به خرید می زنیم) و زمانی که خلاف جهت آن حرکت می کند، از معامله خارج می شویم (دست به فروش می زنیم).
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی مربوط به دسته ای از اندیکاتورها است که به آنها نوسانگرها (Oscillators) می گوییم و یکی از ساده ترین آنها است. اندیکاتور RSI در تریدینگ ویوو و متاتریدر به طور پیشفرض وجود دارد و نیازی به دانلود آن نیست. این اندیکاتور به شما کمک می کند تشخیص دهید چه زمانی یک جفت ارز در وضعیت اشباع فروش یا اشباع خرید قرار گرفته است.
منطق پشت اندیکاتور RSI این است که وقتی جفت ارزی در وضعیت اشباع خرید (overbought) باشد، یعنی بیش از حد خریداری شده و از این رو به احتمال زیاد روند خرید رو به اتمام است و به زودی شاهد تقویت روند فروش آن خواهیم بود. به همین صورت، وقتی جفت ارزی در وضعیت اشباع فروش (oversold) باشد، یعنی بیش از حد فروخته شده و دیگر جای چندانی برای فروش باقی نمانده و احتمالا به زودی شاهد غالب شدن روند خرید خواهیم بود.
اندیکاتور RSI خصوصا برای آن عده از شما که ترجیح می دهید جفت ارزی را در نقاط کف بخرید و در نقاط سقف بفروشید، بسیار مفید خواهد بود.
فرمول محاسبه RSI نسبتا پیچیده و فرمولی دومرحله ای است و به همین علت آنرا در اینجا توضیح نمی دهیم. ولی در مقاله ای کامل تر که لینک آن در پایین درج شده فرمول آن نیز توضیح داده شده است.
سیگنال گیری با اندیکاتور RSI
همانطور که گفتیم، اندیکاتور RSI جزو دسته اندیکاتورهایی است که به آنها نوسانگر می گوییم و مقداری بین 0 تا 100 دارد. در اغلب اوقات وقتی که اندیکاتور از عدد 30 پایینتر برود به اشباع فروش رسیده است و زمانی که از 70 بالاتر رود در وضعیت اشباع خرید قرار دارد. اما اگر روندها بسیار قوی باشند این مقادیر ممکن است مقداری جابجا شوند.
همچنین باید توجه کرد که اگر روندها خیلی قدرتمند باشند ممکن است اندیکاتور RSI برای مدتی نسبتا طولانی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند.
از اندیکاتور RSI می توان هم در بازارهایی که روند مشخصی دارند و هم بازارهایی که وضعیت بازه ای یا کانالی دارند استفاده کرد. وقتی قیمت در بازه ای مشخص گیر افتاده باشد، می توانید از این اندیکاتور برای تشخیص نقاط ورود و خروج به معامله استفاده کنید. وقتی هم که روندی مشخص وجود دارد، زمانی که دیدید اندیکاتور دارد از نقاط اشباع به عقب برمی گردد فرصت خوبی است که در جهت روند حاکم، به معاملات وارد شوید.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور استوکاستیک (stochastic)
نوسانگر مهم دیگری که به آن می پردازیم، استوکاستیک نام دارد. مانند اندیکاتور RSI با استوکاستیک نیز می توانید بفهمید که چه زمانی معاملات به منطقه اشباع فروش یا اشباع خرید وارد شده است. این اندیکاتور دو جزء دارد:
- استوکاستیک سریع یا fast stochastic که آنرا با علامت %K نشان می دهند.
- استوکاستیک آرام یا slow stochastic که آنرا با علامت %D نشان می دهند.
در کل اندیکاتورهای استوکاستیک به ما در تشخیص زمان ورود به معاملات کمک می کنند.
سیگنال گیری با اندیکاتور استوکاستیک
مانند اندیکاتور RSI، اندیکاتور استوکاستیک نیز مقداری بین صفر تا 100 دارد. وقتی که مقدار از 20 پایینتر برود، یعنی معاملات به وضعیت اشباع فروش وارد شده و زمانی که از 80 بالاتر برود، یعنی به وضعیت اشباع خرید وارد شده است. البته اگر روند بسیار قوی باشد ممکن است اندیکاتور برای دوره های طولانی در منطقه اشباع باقی بماند.
به این علت باید به رفتار و تغییرات استوکاستیک توجه کرد. همانطور که گفتیم اندیکاتور استوکاستیک از دو جزء سریع یا %K و آرام یا %D تشکیل می شود. با این باور که قیمت مومنتوم را دنبال می کند، وقتی که %K و %D با یکدیگر تقاطع پیدا کنند می توان نتیجه گرفت که مومنتوم دارد تغییر می کند و روند ممکن است معکوس شود.
همچنین زمانی که شاهد واگرایی بین پرایس اکشن یا رفتار قیمت و استوکاستیک باشیم، یعنی پرایس اکشن و استوکاستیک در جهات مخالف یکدیگر حرکت کنند می توانیم احتمال بدهیم که قرار است روند معکوس شود. برای مثال، وقتی که اندیکاتور در منطقه اشباع فروش باشد و ببینیم که در نقطه ای پرایس اکشن کف پایینتر جدیدی را ثبت کرده، اما اندیکاتور استوکاستیک کف بالاتر جدیدی را ثبت کرده است، می توانیم حدس بزنیم که احتمالا مومنتوم فروشندگان (یا اصطلاحا خرس ها) دارد تمام می شود و در حال نزدیک شدن به نقطه معکوس شدن روند و ایجاد روند صعودی هستیم.
وقتی که اندیکاتور در منطقه 20 باشد و خط %K بالای خط %D برود، می توان نتیجه گرفت که روند خرسی دارد تمام می شود و بدین ترتیب آنرا سیگنال خرید تلقی کرد. بالعکس، وقتی که اندیکاتور در منطقه 80 باشد و خط %K پایینتر از خط %D برود، می توان تلقی کرد که روند گاوی دارد تمام می شود و آنرا سیگنال فروش تلقی کرد.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور مک دی (MACD)
مشابه اندیکاتورهای RSI و استوکاستیک، اندیکاتور مک دی یا MACD که می توان آنرا «همگرایی-واگرایی میانگین متحرک» خواند نیز جزو دسته نوسانگرها قرار می گیرد. این اندیکاتور نیز بر حسب تغییرات میانگین های متحرک سعی می کند تغییرات مومنتوم را اندازه بگیرد. اندیکاتور مک دی در تریدینگ ویو و متاتریدر به طور پیشفرض نصب شده است، اما نسخه پیشفرض متاتریدر با نسخه استاندارد تفاوت هایی دارد و به همین علت می توانید نسخه استاندارد را از وبسایت ایتسکا دانلود کنید.
اندیکاتور مک دی را می توان در بازاری که شرایط روندی و همچنین بازاری که شرایط بازه ای دارد استفاده کرد. قدم اول این است که تصمیم بگیرید آیا قیمت روندی مشخص را دنبال می کند یا در بازه ای مشخص گیر افتاده است.
در این اندیکاتور چند جزء داریم:
- خط وسط که به آن خط صفر (Zero line) می گوییم؛
- خط MACD (خط قرمز در نمودار پایین)؛
- خط سیگنال (خط آبی در نمودار پایین).
هر وقت که مقدار MACD بیشتر از مقدار خط سیگنال باشد، هیستوگرام نیز بالای خط صفر است و هر وقت که مقدار MACD کمتر از خط سیگنال باشد هیستوگرام زیر خط صفر قرار می گیرد.
اندیکاتور مک دی را با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره اخیر از میانگین متحرک نمایی 12 دوره اخیر به دست می آوریم. یعنی:
MACD = (12 period EMA) – (26 period EMA)
پس اگر مثلا هر دوره را یک روز در نظر بگیریم مقدار مک دی برابر با EMA 12 روزه منهای EMA 26 روزه می شود.
هر وقت میانگین EMA 12 روزه بیشتر از میانگین EMA 26 روزه باشد، اندیکاتور MACD مقدار مثبتی دارد و بالای خط صفر قرار می گیرد. اگر برعکس باشد، مقدار آن منفی می شود و زیر خط صفر می افتد.
به طور کلی، در این اندیکاتور ما ابتدا هیستوگرام سوگیری قیمت را نگاه می کنیم تا ببینیم آیا بالای خط صفر است یا زیر آن تا تصمیم بگیریم که آیا قیمت سوگیری افزایشی دارد یا کاهشی. پس از آن نگاه می کنیم که آیا خط MACD و خط سیگنال با یکدیگر تقاطع پیدا کرده اند یا خیر.
اگر مثلا طبق هیستوگرام سوگیری قیمت افزایشی باشد و همچنین خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و بالای آن رفته باشد، نتیجه می گیریم که سیگنال خرید است. بالعکس، اگر مثلا ببینیم که هیستوگرام حاکی از سوگیری نزولی در قیمت است، و از طرف دیگر خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و به زیر آن رفته است، سیگنال فروش است.
در نمودار بالا، مستطیل های قرمزی که روی خطوط اندیکاتور رسم کرده ایم، محل های تقاطع خط MACD و خط سیگنال هستند. مثلا در اولین مستطیل از سمت چپ می بینید که خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و بالای آن رفته است، از طرف دیگر هیستوگرام نیز حاکی از سوگیری افزایشی در قیمت ها است. این مثالی از سیگنال خرید است.
سیگنال گیری با اندیکاتور مک دی
همانطور که گفتیم، در ابتدای کار باید تعیین کنید که آیا بازار وضعیت روندی دارد یا وضعیت بازه ای. اگر روندی خاص را در بازار مشاهده کردید، بهتر است که هر وقت خط MACD و خط سیگنال با یکدیگر تقاطع پیدا کردند، در جهت روند معامله کنید. همچنین می توانید حد ضرر یا استاپ لاس را کمی پایینتر از بالاترین قیمت پیش از تقاطع تعیین کنید و حد لیمیت یا محدودیت را بر حسب میزان ریسکی که حاضر هستید بپذیرید، تعیین کنید.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور ADX (ای دی اکس)
اندیکاتور ADX که می توان آنرا «میانگین شاخص جهت دار» نامید به شما در تشخیص سرعت یا همان مومنتوم روندها کمک می کند. توجه کنید که خود اندیکاتور ای دی اکس فقط مومنتوم روند را نشان می دهد ولی جهت آن، یعنی صعودی یا نزولی بودن را مشخص نمی کند. به همین علت اغلب اوقات در کنار آن از اندیکاتوری که جهت را نشان دهد، مانند اندیکاتور DMI یا شاخص جهت دار استفاده می کنند. اندیکاتور ADX یک نوسانگر است و بین دو حد صفر و 100 نوسان می کند. اندیکاتور DMI نیز دو جزء مثبت و منفی دارد. وقتی که روند صعودی باشد DI+ بالاتر از DI- قرار می گیرد و زمانی که روند نزولی باشد از آن پایینتر می افتد.
در واقع اندیکاتور ADX با استفاده از اندیکاتور DI محاسبه می شود و میانگین دو جزء مثبت و منفی آن است. در نمودار زیر اندیکاتور ADX با خط سبز پررنگ و دو اندیکاتور DI+ و DI- با سبز کمرنگ و زرد مشخص شده اند.
اندیکاتور ای دی اکس ADX
اندیکاتور ADX در تریدینگ ویو و متاتریدر قابل استفاده است و به طور پیشفرض در آنها تعبیه شده است.
سیگنال گیری با اندیکاتور ADX
وقتی که ADX در حال کاهش باشد به معنای کندتر شدن مومنتوم یا سرعت روند است. این امر به معنای معکوس شدن روند نیست اما می تواند مقدمه آن باشد.
زمانی که اندیکاتورهای دیگر، مانند DI نشان بدهند که جهت قیمت رو به نزولی یا صعودی است و ADX نیز در حال کاهش باشد می توانید احتمال بدهید که ممکن است در آخر کاهش مومنتوم به جایی برسد که روند عوض شود.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
از اندیکاتور باندهای بولینگر برای تشخیص نقاط اشباع خرید و اشباع فروش استفاده می شود. البته باندهای بولینگر نوسانگر نیست و روی خود نمودار ترسیم می شود.
اشباع خرید یعنی زمانی که تحت روندی صعودی و مومنتومی مشخص، جفت ارزی آنقدر خریداری شده که با توجه به قدرت روند دیگر جای چندانی برای خرید ندارد و از این رو احتمال آن می رود که یا روند صعودی متوقف شده و نمودار حرکت عرضی (خنثی) بگیرد یا حتی معکوس شده و روند نزولی حاکم شود.
اشباع فروش زمانی است که جفت ارزی آنقدر فروخته شده که با توجه قدرت روند نزولی و مومنتوم آن، دیگر جای چندانی برای فروش وجود ندارد و از این رو احتمال می رود که به زودی روند یا خنثی شود یا معکوس شده و روند صعودی پدیدار شود.
نکته: اگر روند بسیار قدرتمند باشد، دارایی می تواند برای زمانی قابل توجه را در وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش بماند. پس این که جفت ارز به وضعیت اشباع رسیده به تنهایی نمی تواند شما را مطمئن کند که حتما قرار است روند تغییر کند. برای دقت بیشتر باید به قدرت روند و دیگر اندیکاتورها و همچنین پرایس اکشن نمودار توجه کرد.
سیگنال گیری با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر
باندهای بالا و پایین بولینگر به ما میزان نوسانات یا volatility در پرایس اکشن را نشان می دهند.
وقتی که باندهای بالا و پایین بسیار به هم نزدیک شوند می گوییم که اندیکاتور وضعیت فشردگی (squeeze) دارد. این فشردگی بدان معناست که نوسانات قیمت پایین است. در این زمان باید گوش بزنگ بود چون این وضعیت می تواند تغییر کند و نوسانات قیمت بالا برود که در این صورت با این نوسانات قیمتی فرصت های معاملاتی مهمی پدیدار خواهد شد. به طور کلی دوران های با نوسان پایین می توانند منجر به دوران هایی با نوسانات بیشتر شوند.
مثلا در شرایط نوسانی اگر جفت ارزی را در کف قیمت بخرید و در سقف بفروشید به سود خوبی خواهید رسید، یا اگر در سقف بفروشید و در کف بخرید و منتظر بمانید تا دوباره به سقف قیمت خود برسد سودآوری خوبی خواهد داشت. اگر پرایس اکشن نمودار نشان دهد که قیمت در بازه ای مشخص نوسان می کند، می توانید از استراتژی معاملاتی بازه ای یا رنج تریدینگ استفاده کنید.
همچنین اگر باندهای بالا و پایین به یکدیگر نزدیک شوند و کاهش نوسانات را سیگنال دهند، ممکن است بخواهید استراتژی معاملاتی را انتخاب کنید که برای شرایط کم نوسان مناسب باشد. مثلا اگر روند صعودی یا نزولی مشخصی حاکم باشد می توانید از استراتژی معاملاتی روندی (ترند تریدینگ) استفاده کنید.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور DMI یا شاخص حرکت جهت دار
روند یکی از مهم ترین مواردی است که در تحلیل نمودار معاملاتی به دنبال یافتن آن هستید چون بسیاری تصمیمات شما بر اساس پیشبینی روند صورت می گیرد. اندیکاتور DMI به شما در تحلیل وضعیت روندها کمک می کند و به شما می گوید که آیا روند صعودی بر معاملات حاکم است یا روند نزولی. همچنین نشان می دهد نیروهایی که سعی دارند روند صعودی یا نزولی ایجاد کنند در مقایسه با هم چقدر توان دارند.
زمانی که متوجه شدید روندی وجود دارد، باید بتوانید جهت آنرا تشخیص دهید و ببینید که آیا صعودی است یا نزولی. در درجه بعد، نیاز دارید که قدرت روند را بسنجید و تشخیص دهید که مثلا در چه بازه زمانی این روند پایدار خواهد ماند و با چه سرعت یا اصطلاحا مومنتومی ادامه خواهد یافت، و آیا خواهد توانست سطح مقاومتی یا حمایتی مشخصی را بشکند یا در مقابله با آن مغلوب خواهد شد.
اندیکاتور DMI دارای دو جزء مثبت و منفی است که به ترتیب DI+ و DI- خوانده می شوند. زمانی که جزء مثبت بالاتر از منفی باشد یعنی روند صعودی است.
سیگنال گیری با اندیکاتور DMI
اندیکاتور DMI نوسانگری است که مقدارش بین صفر تا 100 متغیر است. معمولا وقتی که این شاخص از 25 بالاتر باشد حاکی از این است که قیمت دارد با قدرت کافی در جهت خود حرکت می کند و هر چه این میزان به 100 نزدیکتر باشد این قدرت بیشتر است. اما اگر مقدار DMI از 25 پایینتر باشد معمولا اینگونه تلقی می شود که حرکت قدرت یا مومنتوم چندانی ندارد.
معمولا اندیکاتور DMI به همراه اندیکاتورهایی که سرعت یا مومنتوم روند را نشان می دهند، مانند ADX استفاده می شود. در کل وقتی که ADX بالاتر از 25 و رو به افزایش باشد باید سیگنال های DMI را معتبر به شمار آورد.
وقتی که +DI بیشتر باشد اینطور برداشت می شود که حرکات صعودی قدرت بیشتری دارند، و بالعکس وقتی که -DI بالاتر باشد اینطور تفسیر می شود که حرکات صعودی قدرت بیشتری دارند. برای این که یکی از این دو جهت بر دیگری غالب شود باید دو خط مثبت و منفی DMI یکدیگر را قطع کنند. نقاط تقاطع دو خط مثبت و منفی DMI می تواند نشانه ای از احتمال چرخش جهت روند باشد، یعنی روندی صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی تبدیل شود.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور OBV
اکثر اندیکاتورهایی که در فارکس و دیگر بازارها با آنها سر و کار دارید بر اساس قیمت ها محاسبه می شوند، مثلا اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، بولینگر و غیره همگی از قیمت ها و پرایس اکشن برای محاسبه استفاده می کنند.
اما اندیکاتور OBV از این نظر تفاوتی اساسی دارد، این اندیکاتور نه بر اساس قیمت ها، بلکه بر اساس حجم معاملاتی محاسبه می شود.
ایده پشت اندیکاتور OBV این است که بر اساس حجم معاملات می توان تا حدی روندهای آتی و نقاط معکوس شدن یا چرخش روند را پیشبینی کرد. این اندیکاتور توسط جوزف گرانویل ابداع شد. او اعتقاد داشت که در بازارهای معاملاتی مانند بورس و فارکس ما دو نوع بازیگر عمده داریم:
1) معامله گران بزرگ یعنی شرکت های سرمایه گذاری، بانک ها، صندوق های بازنشستگی و تعاونی، و اینگونه نهادها؛
2) سهامداران و معامله گران خرد، یعنی افرادی که به طور شخصی دست به خرید و فروش می زنند.
از نظر گرانویل، وقتی که بازیگران بزرگ دست به خرید یا فروش سهام می زنند، حجم (Volume) تغییر زیادی می کند اما قیمت بلافاصله به همان اندازه واکنش نمی دهد، اما پس از مدت زمانی این تغییرات حجم روی قیمت و روند تاثیر می گذارد.
سیگنال گیری با اندیکاتور OBV
در یک سناریوی فرضی فارکس ممکن است بازیگران بزرگی مانند بانک ها به مقدار زیادی دست به خرید EUR/USD بزنند (یورو بخرند و دلار بفروشند) اما قیمت بلافاصله چندان تغییر نکند. اما پس از مدتی این حجم بالای خرید توسط بازیگران بزرگ باعث می شود که قیمت کم کم روندی صعودی پیدا کند و بازیگران خرد نیز با اتکا به این وضعیت و نگاه به عملکرد معامله گران بزرگ، به این قطار بپیوندند و دست به خرید بزنند.
در این نقطه روند صعودی قوی شکل می گیرد. اما معامله گران بزرگی که از آنها سخن گفتیم به دنبال سودگیری هستند، پس آنها صبر می کنند تا قیمت به سقف مطلوب آنها برسد و سپس دست به فروش می زنند و تدریجا پس از آن دوباره تحت تاثیر این اقدام ممکن است روند کلی تحت تاثیر قرار بگیرد و نزولی شود و دوباره معامله گران خرد نیز به دنبال این روند راه بیفتند و روند نزولی تقویت شود. مشابه همین اتفاق می تواند در بورس و سهام نیز رخ دهد.
این مبنای کار اندیکاتور OBV یا حجم تعادلی است و این اندیکاتور سعی می کند بر اساس همین تغییرات در حجم معاملات پیشبینی کند که روندها در کجا صعودی و در کجا نزولی می شوند.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور ایچیموکو
از اسم اندیکاتور کاملا مشخص است که توسط ژاپنی ها ابداع شده است. اندیکاتور ایچیموکو چند میانگین را محاسبه می کند و سپس آنها به شکلی ابر مانند در نمودار معاملاتی رسم می کند. این اندیکاتور می تواند در پیشبیینی سطوح مقاومت و حمایت به شما کمک کند و این که روندها چه جهتی و چه میزان قدرت خواهند داشت.
اندیکاتور ایچیموکو از پنج جزء تشکیل می شود:
- نوعی میانگین 9 دوره ای یا تنکن سن؛
- نوعی میانگین 25 دوره ای یا کیجون سن؛
- میانگینی از دو میانگین 9 و 25 روزه که به آن سنکو اسپن آ می گویند؛
- نوعی میانگین 52 دوره ای یا سنکو اسپن ب؛
- موضع احساسی بازار که میانگین قیمت پایانی معاملات قبلی را نشان می دهد و به آن چیکو اسپن می گویند.
بدین سبب می گوییم «نوعی میانگین» که نوع میانگینی که در محاسبه اجزای ایچیموکو به کار می رود با میانگین ساده تفاوت دارد و مثلا با میانگین متحرک ساده یا SMA فرق می کند.
مهم ترین جزء اندیکاتور ایچیموکو به صورتی ابرمانند در نمودار ترسیم می شود. این ابر در واقع منطقه بین دو منحنی را نشان می دهد. ممکن است در اول کار خواندن اندیکاتور دشوار به نظر برسد اما پس از فهمیدن اجزای آن برایتان ساده تر خواهد شد.
سیگنال گیری با اندیکاتور ایچیموکو
اول از هر چیز باید به ابر ایچیموکو که آنرا kumo یا کومو نیز می خوانند بپردازیم. به طور پیشفرض وقتی سنکو اسپن «آ» بالاتر از سنکو اسپن «ب» باشد ابر سبز رنگ و زمانی که سنکو اسپن «آ» پایینتر از سنکو اسپن «ب» باشد، ابر قرمز رسم می شود. البته شما می توانید در پلتفرم معاملاتی مانند متاتریدر یا تریدینگ ویو رنگ های دلخواه خود را تعیین کنید.
در دید بسیار کلی می توان گفت که:
- وقتی قیمت کنونی بالاتر از ابر ایچیموکو باشد، یعنی روند صعودی است،
- وقتی که قیمت پایینتر از ابر ایچیموکو باشد، یعنی روند نزولی است،
- و اگر قیمت در داخل ابر قرار گیرد، یعنی روند خاصی وجود ندارد.
نقاطی که دو خط تنکن سن و کیجون سن یکدیگر را قطع کنند بسیار مهم هستند چون سیگنال احتمالی تغییر روند را به ما می دهند. وقتی که تنکن سن بالاتر از کیجون سن باشد، یعنی قیمت های دوره ی کوتاه از قیمت های دوره بلند بالاتر رفته اند. در این حالت اینگونه برداشت می شود که روند صعودی در پیش رو است.
در مقابل، وقتی که تنکن سن پایینتر از کیجون سن باشد، نشان می دهد که قیمت های دوره کوتاه از قیمت های دوره بلند پایینتر افتاده اند. در این حالت اینطور تلقی می شود که با روندی نزولی طرف هستیم.
البته موارد کاربرد و سیگنال گیری از اندیکاتور ایچیموکو بسیار گسترده تر از این است و جزئیات بیشتری دارد.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور سوپرترند
اندیکاتور سوپرترند که در فارسی می توان آن را ابرروند ترجمه کرد برای تشخیص روندها به کار می رود و می تواند به شما سیگنال خرید و فروش بدهد. این اندیکاتور در بازارهایی که روند مشخصی دارند بهترین عملکرد خود را نشان می دهد ولی اگر روند مشخصی وجود نداشته باشد چندان برای سیگنال دهی مناسب نیست. در محاسبه اندیکاتور سوپرترند، از اندیکاتوری دیگر به عنوان بازه حقیقی میانگین (ATR) نیز استفاده می شود که در این مقاله با آن نیز در قسمت مخصوص خودش آشنا خواهید شد.
سیگنال گیری با اندیکاتور سوپرترند
در فارکس اندیکاتور سوپرترند به دو صورت می تواند به شما سیگنال بدهد. به طور خیلی کلی، زمانی که خط اندیکاتور پایینتر از قیمت پایانی برود، رنگ آن سبز شده و سیگنال خرید است. بالعکس، زمانی که خط اندیکاتور از قیمت پایانی بالاتر برود رنگ آن قرمز شده و سیگنال فروش است.
اگر روند مشخصی در بازار وجود نداشته باشد اندیکاتور سوپرترند چندان به کار نمی آید. البته نکته ظریف این است که روندی بودن بازار به بازه زمانی (تایم فریم) که شما برای نمایش نمودار انتخاب می کنید نیز بستگی دارد. مثلا ممکن است نموداری در بازه زمانی ماهانه بدون روند به نظر برسد، اما همین نمودار در بازه زمانی روزانه دارای روندهایی باشد که فرصت های معاملاتی را برای شما فراهم کنند.
در کل هر چه بازه زمانی کوتاه تر باشد، سیگنال ها و فرصت های معاملاتی بیشتر هستند اما در عین حال وقت بیشتری باید صرف معاملات کرد.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور ATR
در هر نمودار معاملاتی با مفهومی به نام نوسانات یا volatility سر و کار داریم. به بیان ساده، نوسان قیمت به بالاترین و پایین ترین نقاطی اشاره می کند که قیمت در هر دوره به آن می رسد و بازه نوسان همان اختلاف این بالاترین نقطه (سقف) و پایینترین نقطه (کف) قیمت در آن دوره است. زمانی که می گوییم نوسانات بازار در حال افزایش است یعنی فاصله این نقاط کف و سقف دارد بیشتر می شود و برعکس، زمانی که این فاصله کاهش یابد می گوییم که نوسانات یا volatility کمتر شده است.
برای کار با اندیکاتور ATR که می توان آنرا «میانگین بازه حقیقی» خواند، درک مفهوم نوسانات ضروری است. به عنوان یک معامله گر شما معمولا سعی دارید در این نقاط کف و سقف دست به خرید یا فروش بزنید. کار اصلی اندیکاتور ATR این است که به شما کمک کند حدس بزنید این کف ها و سقف ها قرار است در کجا تشکیل شوند.
در اوایل پیدایش، اندیکاتور ATR فقط در بازارهای کالاها یا commodities استفاده می شد، اما امروزه در دیگر بازارهای معاملاتی نیز از آن استفاده می شود.
سیگنال گیری با اندیکاتور ATR
اندیکاتور ATR در کل شاخصی نسبی است، یعنی همیشه شما باید آنرا با مقادیر پیشین مقایسه کنید تا حدس بزنید که نوسانات بازار چه وضعیتی دارند. به این علت ممکن است دو شخص متفاوت از یک مقدار اندیکاتور برداشت های متفاوتی داشته باشند. برداشت هر معامله گر از معنای اندیکاتور ATR به دانش او و همچنین اطلاعاتی که از وضعیت گذشته بازار و اندیکاتور دارد وابسته است.
اصلی ترین کاربرد اندیکاتور ATR هنگام تعیین نقاط خروج از یک موقعیت است. خروج از موقعیت یا بستن موقعیت به چه معناست؟ فرض کنید که شما در فارکس به میزان مشخصی در جفت ارز EURUSD دست به خرید زده اید. پس اکنون شما در این جفت ارز یک موقعیت باز یا اصطلاحا وارد یک موقعیت شده اید. این موقعیت باید زمانی به فروش برسد یا اصطلاحا بسته شود تا به علت افزایش ارزش برای شما سود بیاورد و یا به سبب کاهش ارزش باعث زیان شود.
در تکنیکی که به آن «خروج چلچراغی» یا Chandelier Exit می گویند از این اندیکاتور استفاده می شود. در این تکنیک شما مقدار ATR را برای نقطه ای به دست می آورید و سپس حد ضرر دنباله دار یا Trailing Stop Loss را به عنوان مضربی از آن تعریف می کنید.
مثلا اگر ما در نقطه 1.3000 وارد معامله شویم و سپس بالاترین سقفی که قیمت ثبت می کند برابر با 1.3050 باشد و اندیکاتور ATR مقدار 0.0094 داشته باشد، می توانیم نقطه خروج را بدین صورت تعیین کنیم: ابتدا مقدار ATR را در رقم مد نظر ضرب می کنیم (مثلا اگر در 2 ضرب کنیم مقدار 0.0188 به دست می آید). سپس این مقدار را از بالاترین سقف (1.3050) کم می کنیم که برابر با 1.2862 می شود. حد ضرر دنباله دار را در همین جا، یعنی 1.2862 قرار می دهیم.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی: اندیکاتور الیگیتور یا Alligator
بیل ویلیامز که اندیکاتور الیگیتور یا تمساح ویلیامز را ابداع کرد بر این اعتقاد بود که بازارهای معاملاتی اغلب اوقات-یعنی حدود 70 تا 85 درصد زمان ها-در وضعیت حرکت عرضی یا خنثی به سر می برند و تنها حدود 15 تا 30 درصد اوقات دارای روندی مشخص هستند. طبق این فرضیه، اغلب افرادی که به دنبال سود یا جلوگیری از زیان هستند در زمانی که بازار روند مشخصی دارد دست به خرید یا فروش می زنند.
نکته: حرکت عرضی یعنی وقتی که نمودار به طور متوالی در کانالی نسبتا کم ارتفاع بالا و پایین می رود و روند صعودی یا نزولی مسلط نمی شود.
به عبارت دیگر، معامله گران خرد یا retail traders و همچنین شرکت ها و سازمان ها که آنها را معامله گران بزرگ می نامیم اغلب سود خود را در زمانی به دست می آورند که روندی قدرتمند در بازار حاکم باشد.
به طور خلاصه، اندیکاتور ویلیامز الیگیتور بر اساس روانشناسی یا sentiment بازار عمل می کند و جزو آن دسته از اندیکاتورهایی است که برای شناختن روند به کار می روند. ویلیامز الیگیتور روند را دنبال می کند و بر اساس چند میانگین متحرک به شما سیگنال می دهد.
نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور الیگیتور
در نمودار معاملاتی، دو منحنی می توانند نسبت به یکدیگر سه وضعیت داشته باشند:
- بدون تغییر فاصله حرکت کنند و اصطلاحا موازی (Parallel) باشند؛
- به یکدیگر نزدیک شوند و اصطلاحا همگرایی (Convergence) نشان دهند؛
- از هم دور شوند یا اصطلاحا واگرایی (Divergence) داشته باشند.
اندیکاتور ویلیامز الیگیتور از همین خاصیت برای سیگنال دهی استفاده می کند. پس از رسم اندیکاتور در نمودار، شما سه منحنی خواهید داشت که هر یک بخشی از دهان تمساح ویلیامز هستند: منحنی های 13 روزه (آرواره)، هشت روزه (دندان)، و پنج روزه (لب) که در اینجا به ترتیب با رنگ های آبی، قرمز و سبز مشخص شده اند. البته شما می توانید در پلتفرم معاملاتی این منحنی ها را به هر رنگی که خواستید رسم کنید.
به عنوان قاعده ای کلی، میانگین های متحرکی که با تعداد دوره های کمتر محاسبه شده باشند سریعتر به تغییرات قیمت واکنش می دهند. به عبارت دیگر، هر چه تعداد دوره های استفاده شده در محاسبه یک میانگین متحرک بیشتر باشد، واکنش آن به نوسانات قیمت کندتر خواهد بود. بر این اساس در اینجا نیز از بین سه منحنی لب، دندان و آرواره تمساح؛ منحنی پنج روزه یا همان لب تمساح سریعترین تغییرات را خواهد داشت و منحنی 13 روزه یا همان آرواره تمساح کندتر از دیگران نوسان خواهد کرد.
در کل وقتی که لب تمساح دو منحنی دیگر را قطع کند و بالاتر برود، سیگنال خرید به ما می دهد. بالعکس، وقتی که لب تمساح دو منحنی دیگر را قطع کند و پایینتر برود، سیگنال فروش خواهیم داشت. البته این توضیح بسیار کلی است و در عمل جزئیات دیگری نیز اهمیت دارند.
معرفی کامل بهترین اندیکاتور فارکس
استفاده از انواع اندیکاتورها برای انجام تحلیل های تکنیکال می تواند به بهبود مهارت های ترید یا معامله در بازار فارکس کمک کند زیرا چنانچه از شاخص معاملات خوب و دقیق استفاده کنیم، نتایج بهتر و دقیق تری به دست خواهیم آورد و تنها در صورتی که از یک شاخص تکنیکال خوب برای اهداف تجاری خود بهره ببریم، می توانیم به قیمت واقعی و سود احتمالی دلخواه دسترسی پیدا کنیم.
از طرف دیگر، چنانچه برای انجام معاملات فارکس خود از یک اندیکاتور اشتباه استفاده کنیم، بدیهی است که این امر نتیجه معکوسی را در قالب مقادیر نادرست قیمت ایجاد می کند و می تواند منجر به اتخاذ تصمیم نادرست در معاملات مالی شود. از این رو تصمیم گرفتیم تا در این مقاله پس از معرفی اندیکاتورهای فارکس به بهترین اندیکانور فارکس بپردازیم و در این خصوص توضیحاتی را ارائه دهیم، پس با ما همراه باشید.
اندیکاتور فارکس چیست؟
کلمه اندیکاتور (Indicator) به معنی شاخص یا مبنای اندازه گیری است، به طور کلی با مقایسه داده ها و متغیرهایی که در نظر گرفته می شود، می توان یک اندیکاتور ایجاد کرد. اندیکاتور فارکس یا همان اندیکاتورهایی که معامله گران روی پلت فرم هایی مانند متاتریدر یا بازارهای مالی استفاده می کنند، فایل هایی هستند که در محیط متا ادیتور (Meta Editor) با فرمت های متا تریدر 4 یا 5 نوشته شده اند و از آن برای افزایش سود معاملات مالی استفاده می شود.
اندیکاتور حرفه ای فارکس
اندیکاتور حرفه ای فارکس به اندیکاتوری می گویند که آنچه را که در نظر ایده پرداز آن بوده است، به بهترین شکل نمایش می دهد. به عبارت دیگر یک اندیکاتور حرفه ای فارکس به گونه ای عمل می کند که برای آن نوشته شده است. در بازار معاملاتی فارکس اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که هر یک به دلایل خاصی نوشته شده اند، به عنوان مثال اگرچه نمی توان از اندیکاتور zup به عنوان بهترین اندیکاتور فارکس در خصوص الگوهای هارمونیک یاد کرد، ولی مسلماً این اندیکاتور یکی از بهترین ها در این زمینه محسوب می شود. به طور کلی اندیکاتورهای حرفه ای فارکس در جهت استراتژی های مشخصی که به نیت کمک به آن ها تدوین شده اند، به خوبی عمل می کنند و اطلاعات سودمندی را در اختیار معامله گران قرار می دهند.
معرفی اندیکاتورهای حرفه ای فارکس
همان طور که می دانید، هر معامله گری باید با توجه به نیازهای خود، اندیکاتور مناسب را انتخاب کند و با استفاده از نمودارها و چارت ها، تحلیل های دقیق و موشکافانه خود را به دست آورد. در ادامه این مقاله، با استفاده از نظر معامله گران با تجربه، فهرستی از بهترین اندیکاتورهای فارکس را معرفی می کنیم. شما می توانید این اندیکاتورها را به صورت رایگان دانلود کرده و با نصب روی پلتفرم خود، از آن ها استفاده کنید. اندیکاتورهای مذکور شامل موارد زیر است و شما می توانید با توجه به نیازهای خود، بهترین اندیکاتور فارکس را از میان آن ها انتخاب کنید:
- اندیکاتور هارمونیک
- اندیکاتور استوک هیستوگرام
- ترید اسیستنت
- سیگنال اس تی سی
- اندیکاتور کندل تایم
- اندیکاتور نقاط پیوت یا Pivot Points
- و غیره
معمولاً تمام این اندیکاتورها، به همراه آموزش نصب و استفاده هستند تا کار برای معامله گران، آسان شود.
انواع اندیکاتور فارکس
تقسیم بندی های متفاوتی برای اندیکاتور های فارکس وجود دارد، اما در این بخش در نظر داریم از دیدگاه دیگری به انواع اندیکاتورها و تقسیم بندی آن ها بپردازیم. بر اساس این تقسیم بندی، اندیکاتورهای فارکس به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
- اندیکاتورهای اصلاحی یا اندیکاتورهایی که دارای ریپینت هستند.
- اندیکاتورهای بدون اصلاح یا اندیکاتورهایی که بدون ریپینت هستند.
اندیکاتورهای اصلاحی در واقع در اکثر مواقع بر اساس کندل آخر عمل می کنند و با تغییر قیمت و شرایط جاری بازار ممکن است تغییر کنند. تصور کنید یک اندیکاتور دارید که سیگنال صادر می کند و هم اکنون، سیگنال خرید ارسال کرده است. در همان موقع بازار یک حرکت نزولی انجام داده است. در این لحظه، در اندیکاتور اصلاحی یا همان ریپینت، نظر اندیکاتور عوض می شود و سیگنال قبلی خود را پس می گیرد و یک سیگنال جدید در جهت نزولی نمایش خواهد داد. به این نوع اندیکاتور ریپینت یا اصلاحی گفته می شود و به برعکس آن، اندیکاتورهای بدون ریپینت یا غیر اصلاحی گفته می شود.
مرجع: