“شکوه زاگرس” و پرچمی که در جهان به اهتزاز درآمد

سرخط نیوز/فارس دندانپزشک است اما روپوش سفید و یونیت و توربین را عناصر مزاحم و بازدارنده برای کوه‌پیمایی، سنگ‌نوردی، غارنوردی، دره‌نوردی، غواصی، موتورسواری و اتومبیلرانیِ حرفه ای ندانسته است. “بهنام رضایی‌” در رشته‌های نقشه‌برداری، هواشناسی، پزشکی، کمک‌های اولیه و امداد کوهستان و بهمن شناسی گواهینامه تخصصی گرفت و به چهارمین دان در رشته فول کیک بوکیسنگ رسید. وود بال بازی کرد و قُله های “بَل” اقلید و “دنا” و “دماوند” را از جبهه‌های مختلف فتح کرد، اما علاقه به طبیعت و ماجراجویی، یک کاتِ قاطع و سرنوشت ساز برایش کنار گذاشته بود؛ صعود به قُله فیلمسازی.

"شکوه زاگرس" و پرچمی که در جهان با اهتزاز درآمد

رضایی دوره‌های آموزشی تدوین، فیلمنامه‌نویسی، گویندگی و فن بیان و کارگردانی را با سربلندی و امتیاز سپری و ۹ سال از عمرش را صرف کرد تا مستند «شکوه زاگرس» را بسازد. حالا پرچم افتخار را کوبیده و این مستند ۷۶ دقیقه‌ای در جشنواره‌های مختلف به نمایش درآمده و مورد تحسین قرار گرفته است؛ ابتدا شکوه زاگرس در جشنواره‌های فیلم ایران روی پرده رفت و در جشنواره فیلم مستند برگزیده دریافت جایزه بهترین مستند شد. سپس در جشنواره «کل» اکران و کاندید دریافت پنج جایزه شد و در نهایت توانست جایزه بهترین فیلم و بهترین تصویربرداری این جشنواره را به خود اختصاص دهد.

“شکوه زاگرس” از ماه گذشته در پنج جشنواره بین‌المللی پذیرفته و در دو جشنواره «Lift off Global» و «First Time Filmmaker» برگزیده و برای دریافت جایزه نامزد شده است. در جشنواره «SWIFF» نیویورک با فیلمسازان ۱۲۰ کشور جهان و ۱۳۸۶۸ فیلم رقابت کرده و جایزه مستند برگزیده را به خانه آورده است. به تازگی در جشنواره های«Ficnova ۲۰۲۴» و «Madovar Expojour Jazz Times Film Festival» برگزیده شده و همچنان در انتظار نتایج جشنواره در روزهای آینده است.

فیلم «شکوه زاگرس» استانداردهای حضور در آمازون پرایم را نیز دریافت کرده و به انتظار پخش در این بستر معتبر مجازی است.

این همه بهانه‌ای بود برای گفت‌وگو با بهنام رضایی، دندانپزشکِ کوهنوردِ فیلمسازی که یکی از داشته‌های شگفت‌انگیز ایران یعنی “رشته کوه زاگرس” را با یک مستند که برای تهیه آن ۹ سال وقت صرف کرده، به جهان شناسانده است.

“شکوه زاگرس” با چه رویکردی و در کدام استان ها مقابل دوربین رفته است؟

این فیلم در استان های فارس، کرمان، یزد، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر تصویر برداری شده است. سعی داشتم زیست بوم های بکر و دست نخورده این نواحی را با رویکردی متفاوت مقابل دوربین برده و به نمایش بگذارم؛ گونه های مختلف جانوری از پستانداران و پرندگان تا خزندگان در این مستند با تکنیک های روز تصویربرداری شده است. لحظات ناب و متضادی که تماشای آن فقط سرگرمی نیست و مخاطب را برای هر لحظه به چالش می کشد؛ از احساس لطیف مادرانه گرفته تا لحظه های سخت و خشن شکار در مستند شکوه زاگرس به نمایش درآمده است.

ایده اصلی از کجا به ذهن شما خطور کرد؟

از آنجایی که همیشه به طبیعت و حیات وحش علاقه داشتم و موضوعات مربوط به آنها را طی سالیان پیگیری کرده ام، ایده این فیلم از لحظه تصویربرداری به صورت یک نوار و شاید کامل در ذهنم پرورش یافته بود، هر چند حیات وحش لحظاتی دارد که آنی پیش می آید، بنابراین در شرایط قرار گرفتم و سعی کردم همه لحظه های ذهنی و پیش آمدهای طبیعی را ثبت کنم. حتی دیگر مستندهایی که در این زمینه ساخته شده است را نگاه نکردم تا فیلم رویکردی متفاوت داشته باشد و از آنها تاثیر نگیرد و بر پایه تفکرات و ذهنیات شخصی ساخته شود.

زمان تولید با چه چالش هایی روبرو بودید؟

هر کدام از لوکیشن ها که در این اثر مستند می بینید چالش های مربوط به خود را داشت، بنابراین باید در هر لوکیشن تکنیک و تفکری خاص اجرا می شد تا بتوانیم سوژه مورد نظر را به تصویر بکشیم. البته شاید دکوپاژ در ژانر مستند حیات وحش کمی سمبلیک باشد و به این معنا که در سینمای داستانی رایج است در این ژانر معنا نداشته باشد، اما مجبور بودیم دوربین ها را در مکان های مختلف قرار دهیم تا سوژه ای از دست نرود. برای از دست ندادن حتی یک پلان در چهار فصل سال به شکل یکسره تصویربرداری کردیم تا از هدر رفتن زمان نیز جلوگیری کنیم.

بدون شک تولید مستند در ژانر حیات وحش مشکلات فراوانی دارد. شما از این مشکلات چه خاطراتی دارید؟

برای به تصویر کشیدن مار افعی گرزمار در قلمرو این جانور گَزیده شدم. البته در این فیلم سختی های بیشتری از مار گزیدگی و حتی حمله گرگ پیش روی بود؛ به طور مثال هنگام تصویربرداری هوایی حس سقوط را تجربه کردم و در آسمان کاری از دست انسان برنمی آید که واقعا حس بسیار وحشت انگیزی است. به طور کلی تصویربرداری در روزهای بسیار گرم تابستان تا مناطق سرد برف گیر چالش ها و مشکلات خاص خودش را دارد. دزدیده شدن دوربین های تله ای و شکستن لنز و آسیب دیدن تجهیزات هنگام جابجایی در مناطق کوهستانی و صعب العبور از مشکلات پیش بینی نشده پروژه به شمار می روند.

به هر حال برای مقابله با طبیعت خشن و بی رحم زاگرس لازم بود توان و طاقت بیشتری از یک فیلم ساز معمولی داشته باشم، اما با همه سختی و چالش ها به عنوان اولین اثر حرفه ای در این ژانر، رضایت و نظر مساعدی دارم. البته لحظات بسیار جذاب و زیبایی را نیز شاهد بودیم؛ مانند تولد دو بره میش وحشی که گروه تصویربرداری را به لحاظ احساسی تحت تاثیر قرار داد.

بخش تحقیقاتی و عملیاتی کار چگونه آغاز شد و پیش رفت؟

از مراجع و منابع داخلی و خارجی که عمده آنها کتاب های مختلفی با موضوع پستانداران ایران و پرندگان ایران است، بهره بردیم. البته نتیجه تحقیقات پژوهشگران این حوزه نیز بسیار کارآمد بود و در این خصوص از دوستانم دکتر خدری و دکتر میرزایی کمال تشکر را دارم که بسیار تاثیرگذار بودند. این مستند در قدم اول با تحقیق و یافتن منابع مطالعاتی و ارزیابی ظرفیت های مالی آغاز شد و سپس با برنامه ریزی و گزینش گونه های جانوری ادامه یافت. در قدم بعدی مطالعه بر روی پوشش های فصلی اقلیم های کوهستانی، بیابانی، گونه ها، محل زیست، چگونگی زیست، زمان زادآوری و نحوه تنازع بقاء در مناطق پست و مرتفع زاگرس شروع شد. با یافتن روابط محلی و مراجعه به محل زیست گونه ها و تصویربرداری و عکاسی، همچنین صدابرداری در فصول مختلف، پروژه وارد مرحله عملیاتی شد. تصویربرداری ۵ سال به طول انجامید که در این زمان نیز به موازات تدوین و صداگذاری رو به پیشرفت بود.

برای ادامه فیلمسازی در ژانر مستند حیات وحش برنامه ای دارید؟

بسیار علاقه دارم فیلمی با موضوع پستانداران کار کنم که پژوهش های مربوط به آن را از چند سال پیش آغاز کرده ام، اما با توجه به زمان بر بودن و هزینه هنگفت تولید باید مجال و شرایط تولید فراهم شود.

به طور کلی وضعیت مستند سازی با موضوع حیات وحش را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

باید با رویکردی متفاوت به حیات وحش پرداخته شود. چند سالی می شود که مستندسازی با ژانر حیات وحش در ایران با تفکرات جدید قوام یافته است، اما هنوز فاصله زیادی با حرفه ای شدن و استانداردها دارد. به هر حال، حرفه ای های این صنعت در جهان از حمایت های خاص برخوردارند و مخارج تولید آنها بسیار چشم گیر است. آنها مسیر طولانی و پرفراز و نشیبی را پیموده اند و اگر مستندسازان کشور نیز بخواهند به این جایگاه دست پیدا کنند، بهتر است با دیدی وسیع تری به این موضوع بپردازند و مورد حمایت های بیشتری قرار گیرند.

با توجه به زمان بر بودن دوره تولید به نظر می رسد مناطق و جانورانی که در این فیلم دیده می شوند، حالا از دست رفته و تغییر شکل داده‌اند؟

بسیاری از گونه های جانوری و مناظر طبیعی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است با وضعیت نابسامان اقلیمی دیگر قابل رویت نیستند. کم آبی و خشکسالی های پیاپی که موجب خشک شدن رودها، چشمه ها و آبشخورها شده، جدی ترین خطری است که گونه های جانوری جنوب ایران را تهدید می کند. گسترش مجامع شهری و صنعتی نیز نابودی زیستگاه ها، مراتع و چراگاه های گونه های جانوری را به دنبال داشته است و البته وجود متخلفان و شکار غیر قانونی را نیز باید به این دلایل افزود. بنابراین اگر می خواهیم این گونه ها را حفظ کنیم باید به طور کارشناسانه و جدی تر به مسائل بنگریم. بخش مهمی از رویکرد این گونه مستندها همین است که شاید بتواند تفکری متفاوت را رقم بزند و ضمن ایجاد منابع موثق برای پژوهش محققان و جلب نظر علاقمندان، یادگار بماند.

حمایت مسئولان از مستندسازان ژانر حیات وحش چه نقشی در ارتقاء آن دارد؟

البته حرکت متداوم در این حوزه بدون حمایت مسئولان و نهادهای مربوطه امکان پذیر نخواهد بود و تاثیر مثبت زمانی ایجاد خواهد شد که تداوم وجود داشته باشد. باحمایت می توان بر تمام مشکلات فائق آمد و به تکامل و پیشرفت فنی و معنوی رسید. بی شک راه پیشرفت با حمایت هموارتر خواهد بود و با نبودن آن نیروی انسانی و استعدادهای فردی خیلی زود از بین می روند.

به گزارش سرخط نیوز، بهنام رضایی جدا از تهیه کنندگی و کارگردانی، تصویر بردار «شکوه زاگرس» نیز بوده است. اشکان میرزایی، پویا کنگاوری و محمد شریفی تدوین آن را بر عهده گرفته اند. صدابرداری توسط فرید شهبازی و تنظیم صدا به دست آرمان اخوان انجام شده است. آرش خدری با عنوان دستیار کارگردان در این پروژه حضور داشته و عطااله انوار مدیر تولید بوده است. موسیقی را بهزاد عبدی ساخته و گوینده فارسی متن داود نماینده است. شکوه زاگرس برای حضور در جشنواره‌های بین‌المللی از گفتار متن انگلیسی نیز برخوردار است.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل