چرا خواب تل‌آویو برای عادی‌سازی با ریاض محقق نخواهد شد؟

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنلاین سرخط نیوز، پایگاه خبری تحلیلی «عربی۲۱» در گزارشی به نقل از رسانه‌های صهیونیستی درباره شرایط و امکان توافق تل‌آویو و ریاض برای عادی‌سازی روابط نوشت: در شرایطی که ماه‌هاست گزارش‌هایی از سوی کابینه «بنیامین نتانیاهو» درباره یک حرکت سیاسی احتمالی به سمت عربستان سعودی ادامه دارد، اما محافل رسانه‌ای و مراکز سیاسی انتظار ندارند که هدف عادی‌سازی این بار با ریاض محقق شود.

چرا خواب تل‌آویو برای عادی‌سازی با ریاض محقق نخواهد شد؟

در ادامه این گزارش آمده است: مقامات کابینه تل‌آویو مدعی شباهت‌هایی بین تلاش‌های فعلی کنونی برای صلح عربستان با ابتکار توافق صلح با امارات، بحرین، سودان و مغرب از سال ۲۰۲۰ هستند؛ اما تحلیل‌های دیگر امیدی به موفقیت عادی‌سازی با ریاض ندارند. با این حال، عادی‌سازی با عربستان باتوجه به اماکن مقدس اسلامی مکه و مدینه و همچنین پتانسیل اقتصادی عظیم و اهمیت مذهبی این کشور، تحول مهمی در خاورمیانه خواهد بود.

«یارون فریدمن» شرق‌شناس صهیونیست در این باره می‌گوید: «محمد بن سلمان، ولی‌عهد سعودی ممکن است مناسب‌ترین گزینه برای توافق آینده با اسرائیل باشد، اگرچه مشکلاتی وجود دارد که مانع این توافق خواهند شد. اولین مورد این است که ما از سال ۲۰۰۲ تاکنون در این شرایط حضور داشتیم، زمانی که عربستان ابتکار صلح را روی میز اتحادیه عرب گذاشت و خواستار عقب نشینی کامل اسرائیل به مرزهای سال ۶۷ از جمله بلندی‌های جولان، کرانه باختری، قدس و غزه شد. در مقابل متعهد شد که همه اعضای اتحادیه عرب صلح کامل با اسرائیل را امضا می‌کنند؛ برای عربستان کاملاً واضح بود که این پیشنهاد توسط دولت آریل شارون و در اوج مبارزه با فلسطینی‌ها در انتفاضه دوم مورد بررسی قرار نمی‌گرفت.

وی در مقاله‌ای که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» منتشر و پایگاه خبری «عربی۲۱» آن را ترجمه کرده، افزود: امروز در سناریوی مشابهی قرار داریم، زیرا عربستان خواستار پیشرفت در مذاکرات با فلسطینی‌ها، تصویب توسعه برنامه هسته‌ای غیرنظامی و اتحاد دفاعی با ایالات متحده است؛ اما آیا تل‌آویو می‌تواند با فلسطینی‌ها، تحت حکومت راست‌گراترین دولت از زمان تأسیس اسرائیل تاکنون یعنی کابینه نتانیاهو مذاکره کند؟ به خصوص که دولت اسموتریچ و بن گویر از رویای سرزمین بزرگ اسرائیل، حتی در ازای پایان دادن به درگیری‌های عربی-صهیونیستی دست برنمی‌دارد! رهبران عربستان سعودی کاملاً از وضعیت اسرائیل آگاه هستند، اما آن‌ها علاقه مند به نزدیک شدن به ایالات متحده پس از یک بحران طولانی در روابط با دولت جو بایدن هستند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: عربستان سعودی مانند سال ۲۰۰۲ پیشنهادی را ارائه کرد که مورد استقبال واشنگتن قرار گرفت اما در تل‌آویو کاملاً رد شد؛ زیرا حتی در کشورهای امضاکننده توافقات عادی سازی، مخالفت مردمی زیادی با این روند وجود دارد. درست است که در امارات به دلیل سرکوب شدید مخالفان این احساس را نداریم، اما شارجه یکی از هفت امارت آن است و مقامات ارشد آن جرأت کردند مخالفت خود را با این توافق در اوایل سال ۲۰۲۰ اعلام کنند. در بحرین، بر خلاف امارات، فعالیت‌های اعتراضی علیه عادی‌سازی و در شبکه‌های اجتماعی به صورت مداوم ادامه دارد؛ همین امر در مورد گروه عدالت و خیریه در مراکش نیز صادق است که نشان‌دهنده مخالفت شدید با عادی‌سازی است.

این تحلیلگر صهیونیست توضیح داد: «کشورهای پیوسته به روند عادی‌سازی، همچنین نسبت به الحاق احتمالی مناطق (B و C) در کرانه باختری به اسرائیل ابراز نگرانی می‌کنند و هر زمان که جناح راست اسرائیل شروع به ساخت شهرک‌های بیشتری می‌کند، احساس خطر می‌کنند. در ماه مارس، امارات قصد خود را برای توقف خرید سامانه‌های نظامی از اسرائیل اعلام کرد و امارات و بحرین چندین بار دولت کنونی را به دلیل هجوم بن گویر به مسجدالاقصی محکوم کردند. بحرین هم اخیراً سفر الی کوهن، وزیر امور خارجه اسرائیل را به تعویق انداخت. در همان ماه میری رگو، وزیر حمل و نقل پس از بازگشت از دبی اعلام کرد که به دلیل اینکه این مکان را دوست ندارد و به آنجا برنمی‌گردد؛ و این تصمیم علی‌رغم تلاش کابینه تل‌آویو برای کاهش خسارت کشورهای عضو روند عادی‌سازی پس از به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرا بود‌.

«آوی گیل» مدیرکل سابق وزارت امور خارجه و عضو موسسه سیاست مردم یهود، درباره اهداف تل‌آویو از عادی‌سازی روابط با ریاض می‌گوید: «ترویج توافق عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان، زمینه مناسبی را برای یک توافق جامع با سه هدف ایجاد می‌کند: تغییر کامل روابط یهود با جهان عرب و اسلام، جلوگیری از حرکت اسرائیل به سوی واقعیت یک کشور نژادپرست و دو ملیتی، و توافق با عربستان سعودی. این توافق یک نقطه عطف تاریخی به‌عنوان قدرت نفتی متحول شده و شامل دو مکان مقدس برای اسلام است؛ زیرا به معنای پذیرش اسرائیل در منطقه‌ای است که اکثر کشورهایش وجود آن را انکار می‌کنند. این توافق ممکن است کشورهای دیگر اسلامی، نه تنها عربی و نه تنها در خاورمیانه، به ویژه مالزی و اندونزی را تشویق کند که روابط خود را با اسرائیل عادی کنند.

او در ادامه سعی می‌کند دلایلی هم برای عربستان در عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی بیابد و خاطرنشان می‌کند: «عربستان سعودی با وجود توافق با ایران، همچنان از آن می‌ترسد و خواستار توافق دفاعی با آمریکا است. این برای اسرائیل خوب است، زیرا ایران را منزوی و تضعیف کرده و روند مداخله ضعیف آمریکا در منطقه را متوقف می‌کند تا این خلأ استراتژیک کاهش یابد. سعودی‌ها خواستار کمک آمریکا برای راه‌اندازی یک پروژه هسته ای غیرنظامی هستند و اگر این پروژه تحت نظارت آمریکا باشد، بهتر است. در غیر این صورت، روسیه، چین یا پاکستان خواسته‌های ریاض را برآورده خواهند کرد؛ اسرائیل نباید از درخواست‌های عربستان سعودی برای تجهیز خود به تسلیحات پیشرفته، به دلیل اعتماد به کنترل‌گری ایالات متحده و تعهد آن به حفظ برتری کیفی اسرائیل، مرعوب شود.

وی در ادامه و درباره اهداف آمریکا از پیشبرد این توافق توضیح می‌دهد: رئیس‌جمهور جو بایدن قصد دارد از توافق عادی سازی اسرائیل و عربستان، یک دستاورد در مقابل افزایش فعالیت‌های چین در خاورمیانه بسازد؛ ممکن است کاخ‌سفید با شروع مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ۲۰۲۴ امتیازات شایسته‌ و مهمی در این مسیر اعطا کند. اما برای برآوردن خواسته‌های عربستان، دولت بایدن به کمک بنیامین نتانیاهو برای کاهش مخالفت‌ها در کنگره نیاز دارد که همکاری لازم بین واشنگتن و تل‌آویو را برای جلوگیری از تلاش‌های ایران از خرابکاری در توافق عادی‌سازی برنامه‌ریزی شده، ایجاد می‌کند. این امر هم نشان‌دهنده یک نقطه عطف مثبت در روابط عمیقاً تیره دولت بایدن، از زمان تشکیل کابینه راستگرا در تل‌آویو است.

گیل در پایان درباره دشواری توافق با عربستان برای نتانیاهو باوجود این کابینه افراطی تاکید کرد: توافق عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان باید شامل پرونده فلسطین باشد و مهم‌تر از همه این که تاخیر در گفت‌وگو با آن‌ها، روند الحاق کرانه باختری را کُند می‌کند. برکناری بزالل اسموتریچ و ایتمار بن گویر از دولت، تعهد به اصل تقسیم اراضی فلسطین و محدود کردن شهرک‌سازی فقط به تجمعات بزرگ، از جمله موارد مهمی است که نتانیاهو باید انجام دهد. او حالا باید در مسیر تشکیل حکومت وحدت ملی تلاش کند تا انتخابات بعدی و پس از آن از زندگی سیاسی کناره‌گیری کند؛ تا اقدامات قانونی و اعتراضات خیابانی هم علیه وی متوقف شود.

پیش از یدیعوت آحارونوت، شبکه صهیونیستی «آی۲۴» هم در گزارشی در این باره نوشته بود: رفتار بد آمریکا با کابینه نتانیاهو، سبب «خواسته‌های زیاد» عربستان در توافق با واشنگتن و عادی‌سازی با تل‌آویو شده است. مقامات کاخ‌سفید در رفتار خود با اسرائیل به خصوص در موضوعاتی همچون عدم دعوت نتانیاهو به واشنگتن، انتقاد علنی از طرح تغییرات قضایی و درگیری‌های مشابه، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند. دولت آمریکا، کشورهای عربی را گمراه کرده است؛ آن‌ها تصور می‌کنند که اسرائیل از حمایت آمریکا برخوردار نیست، حمایتی که مشوق اصلی عادی‌سازی است. آمریکایی‌ها به صورت غیرمستقیم سعودی‌ها را تشویق کردند که فهرست گسترده‌ای از مطالبات را تهیه کنند.

«یونی بن مناحیم» تحلیلگر اسرائیلی هم در تحلیلی که «وان فور اسرائیل» منتشر کرده، می‌گوید: دولت بایدن به خوبی از تمایل شدید نخست وزیر نتانیاهو برای دستیابی به توافق عادی سازی با عربستان سعودی، رهبر جهان سُنی آگاه است‌. بنابراین می‌خواهد از طریق پیشنهاد وسوسه انگیزی که ظاهراً درباره توافق آبراهام به نتانیاهو پیشنهاد می‌کند، در حقیقت او را وادار به برچیدن ائتلاف جناح راست و آوردن مجدد یائیر لاپید و بنی گانتز به قدرت در اسرائیل کند. دولت بایدن به دنبال آن است تا با ائتلاف دولتی جدید در اسرائیل، امکان پیش‌بردن توافق با عربستان سعودی را فراهم کند؛ در عین حال نتانیاهو را مجبور به پذیرش راه‌حل دو دولتی و متعهد به تشکیل کشور مستقل فلسطینی کند.

پایان پیام/.




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

خروج از نسخه موبایل