اسلام و مدرنیته: تعارض یا توافق؟

بحث در مورد تعارض یا توافق اسلام و مدرنیته، موضوعی است که در طول سالیان زیادی بحث شده است و همچنان نیز بحث می‌شود. این موضوع به دلیل پیچیدگی و گستردگی آن، همواره مورد توجه محققان، نویسندگان، فعالین و مردم عادی قرار گرفته است. اما بررسی اینکه اسلام و مدرنیته به چه میزان در تعارض یا توافق با یکدیگر قرار دارند، مسئله‌ای پیچیده است که نیازمند بررسی دقیق و جامع است.

برای شروع باید گفت که اسلام به عنوان دینی شامل مجموعه‌ای از اصول، قوانین و مقررات است که از نظر اسلامی برای زندگی انسان بهترین نظام است. اسلام به عنوان یکی از دین‌های عظیم دنیا، تلاش می‌کند تا راهکارهایی را برای بهبود زندگی انسان‌ها ارائه دهد. با این حال، مدرنیته به معنای یک سبک زندگی جدید است که برای بهبود زندگی انسان‌ها بر پایه علم، فناوری و پیشرفت استوار است. برای بررسی تعارض یا توافق این دو موضوع، باید به مبانی هر یک از آن‌ها نگاه کنیم.

یکی از مواردی که برای بررسی تعارض یا توافق اسلام و مدرنیته می‌توان به آن اشاره کرد، نگرش این دو مفهوم نسبت به مسئله جنسیتی است. در مدرنیته، بسیاری از مسائل مربوط به حقوق زنان و مساوی بودن آن‌ها با مردان، پذیرفته شده است.

از دیدگاه اسلام، زنان و مردان در اموری مانند وراثت، شهادت، ازدواج، طلاق و حقوق مالی متفاوت هستند. با این حال، در اسلام، زنان حقوق بسیاری دارند و موازینی برای محافظت از حقوق آن ‌ها تعیین شده است. به همین دلیل، تعارض میان اسلام و مدرنیته در این حوزه ممکن است به نظر برسد. اما در حقیقت، هر دو اسلام و مدرنیته به اهمیت حقوق زنان تأکید دارند و با یکدیگر توافق دارند.

یکی دیگر از مواردی که می‌توان به آن اشاره کرد، نگرش این دو مفهوم نسبت به فناوری و پیشرفت است. مدرنیته بر پایه توسعه فناوری و علمی استوار است و به روز رسانی در هر زمینه را پذیرفته و حمایت می‌کند.

اسلام نیز به دنبال بهبود شرایط زندگی انسان‌ها است و از تکنولوژی بهره می ‌برد. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورهای اسلامی، از تکنولوژی هوشمند برای مدیریت و پیشرفت در حوزه هایی مانند سلامت، حمل و نقل و مسائل مربوط به انرژی استفاده می ‌شود. بنابراین، در این حوزه نیز می ‌توان توافق میان اسلام و مدرنیته را مشاهده کرد.

در نهایت، باید گفت که بررسی تعارض یا توافق اسلام و مدرنیته یک مسئله بسیار پیچیده است. اما با بررسی دقیق و جامع می‌توان به نتیجه ‌گیری رسید که اسلام و مدرنیته در بسیاری از حوزه ‌ها با یکدیگر توافق دارند.

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می کنیم که جزوه اندیشه اسلامی 1 را از وب سایت کافه جزوه دانلود و مطالعه نمایید.

جهانی ‌بودن و جهانی‌ شدن اسلام

اسلام به عنوان یکی از دین‌ های ابراهیمی، پیروی‌ کنندگان فراوانی در سرتاسر جهان دارد و به همین دلیل به عنوان یک دین جهانی شناخته می‌شود. اسلام در سرتاسر جهان، از آفریقا تا آسیا، اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی پیروان دارد و بسیاری از کشورهای دنیا اعتقادات اسلامی را در قوانین و سیاست ‌های خود مورد توجه قرار می ‌دهند.

جهانی ‌بودن اسلام از دو جهت مشخص می‌شود؛ اولین جنبه، ریشه‌ های تاریخی و فرهنگی این دین است که از ایران تا عربستان و سایر نقاط جهانی گسترش یافته است. دومین جنبه جهانی ‌بودن اسلام، پذیرش این دین توسط افراد و قومیت ‌های مختلف است. در واقع، اسلام به راحتی قابل پذیرش برای افراد از تمامی اقوام، قومیت‌ ها و فرهنگ‌ هاست.

از طرف دیگر، جهانی ‌شدن اسلام مربوط به فرآیندی است که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم به شدت فعالیت‌ های فرهنگی و سیاسی اسلامی در خارج از کشورهای اسلامی برای گسترش و ترویج دین در جهان شروع شد. این فعالیت‌ ها شامل ایجاد بیشتر مراکز فرهنگی و تحقیقاتی اسلامی، توسعه شبکه‌ های ارتباطی و رسانه‌های اجتماعی و ساختارهای فرهنگی و مذهبی مانند مدارس، دانشگاه ‌ها و مراکز تحصیلات عالی می‌ شود.

ویژگی‌ های جهانی ‌شدن اسلام

جهانی ‌شدن اسلام به عنوان یک پدیده‌ی گسترده و چند بعدی، شامل ویژگی ‌های متعددی است که در ادامه به برخی از آن‌ ها اشاره می‌ کنیم:

توسعه‌ی ارتباطات

یکی از ویژگی‌ های اصلی جهانی ‌شدن اسلام، توسعه‌ی ارتباطات و فناوری اطلاعات است. با پیشرفت فناوری و به ویژه اینترنت، افراد اسلامی از سراسر جهان به راحتی می ‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و در فضای مجازی اندیشه‌ های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.

توسعه‌ی اقتصادی

با رشد اقتصادی در بسیاری از کشورهای اسلامی، مردم این کشورها به سمت مصرف بیشتر و تحقق رفاه اقتصادی پیش می‌ روند. این ویژگی جهانی ‌شدن اسلام می‌تواند باعث ایجاد امکانات بهتری در بسیاری از کشورهای اسلامی شود.

توسعه‌ی فرهنگی

از طریق توسعه‌ ی فرهنگی، اسلام در بسیاری از کشورهای غیر اسلامی به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته شده است. به عنوان مثال، کشورهایی مانند اندونزی و مالزی که اکثریت جمعیت آن ‌ها مسلمان هستند، اسلام را به عنوان یک بخش مهم از فرهنگ خود می‌ پذیرند و برخی از رسوم و عادات اسلامی را در زندگی خود دنبال می ‌کنند.