در یک پژوهش بررسی شد؛
در این گزارش آمده است که باید در نظر داشت که افزون بر سایر دیدگاههای رایج و متناظر با «مرجعیت رسانه»، رویکرد «اعتماد به رسانه» بهدلیل آنکه از لحاظ سازه مفهومی و کمیتپذیر در پژوهش (به مثابه یک متغیر وابسته)، انطباق نظری بیشتری با ادبیات بحث دارد، از تمامی مفاهیم دیگر به «مرجعیت رسانهای» نزدیکتر است.
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، رسانهها امروزه نقش ویژهای در مناسبات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارند. زندگی انسانها با رسانهها به شکل بیسابقهای درهم تنیده شده، به طوری که زندگی بدون رسانه قابل تصور نیست. پیشرفت فناوری منجر به ظهور انواع و اقسام رسانه شده، به طوری که هزاران رسانه صوتی، تصویری و چاپی هر لحظه در حال تولید و انتشار محتوا هستند.
در این وضعیت، رسانهها در پی جلب توجه مخاطبان و اثرگذاری بر افکار عمومی و انتقال پیام و محتوای مدنظر خود هستند. این مهم تحت اصطلاح مرجعیت رسانهای در ادبیات گردانندگان رسانه به خصوص در کشور ما متداول شده، البته دستیابی به مرجعیت رسانهای با چالشهایی مواجه است.
* چالشهای رایج درباره مفهوم مرجعیت رسانهای
دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در پژوهشی با عنوان «درآمدی بر دیدگاهها و چالشهای رایج درباره مفهوم مرجعیت رسانهای» بیان میکند که در حال حاضر وضعیت مرجعیت رسانهای کشور و میزان اهمیت رسانههای مختلف نزد مردم بهطور دقیق مشخص نیست.
از نظر این محققان این پژوهش؛ یک دلیل عمده این موضوع آن است که اغلب مطالعات و نظرسنجیهای صورت گرفته مبتنیبر شاخصهای موردی یا کلی است، درحالیکه سنجش دقیق مرجعیت رسانهای نزد کاربران نیازمند تعیین دقیق شاخصهای فراگیر نظیر شاخصهای ترکیبی است.
دلیل دیگر این مهم، فقدان مفهومسازی و تعریف عملیاتی از اصطلاحی مانند «مرجعیت رسانهای» است. در این میان گستردگی رسانهها از منظر فنی و سختافزاری از یکسو و تولید و انتشار محتوا و پیامهای متکثر از طرف دیگر، بیش از همیشه امکان انتخاب و گزینشگری مخاطبان، کاربران و کنشگران را افزایش داده است.
مهمترین چالش موجود از بین چهار چالش مرجعیت رسانهای ناظر به «شیوههای گزینشگری، دروازهبانی و اطلاعرسانی» است که در این مورد شاخصهایی در سه موضوع و مبتنیبر چالش «میانجیگری و اطلاعرسانی»، «سیاستگذاری» و «ویژگیهای عوامل تولید» در سازمانهای رسانهای قابل ارائه و سنجش است
در این پژوهش آمده است که از منظر چالشهای مواجهه با مرجعیت رسانهای چهار حوزه مختلف، ولی مرتبط با همدیگر وجود دارند که عبارتند از:
۱- سیاستها (ناظر به شیوههای گزینشگری، دروازهبانی و اطلاعرسانی)، ۲- بستر یا پلتفرم (ناظر به رسانههای اجتماعی)،
۳- مخاطبان و کاربران (ناظر به بروز تغییرات اساسی در نحوه استفاده از رسانهها)،
۴- رقبا (که به تکثر و تعدد رسانهها اشاره دارد).
بر این اساس، طبق مطالعات انجامشده، مهمترین چالش موجود از بین چهار چالش مرجعیت رسانهای ناظر به «شیوههای گزینشگری، دروازهبانی و اطلاعرسانی» است که در این مورد شاخصهایی در سه موضوع و مبتنیبر چالش «میانجیگری و اطلاعرسانی»، «سیاستگذاری» و «ویژگیهای عوامل تولید» در سازمانهای رسانهای قابل ارائه و سنجش است.
* دیدگاههای رایج درباره مرجعیت رسانه
این گزارش مطرح میکند که در پیوند با «دیدگاههای رایج درباره مرجعیت رسانه» نیز پنج رویکرد نسبت به مسئله نافذ است:
۱- اعتماد به رسانه (به مثابه یک متغیر وابسته)،
۲- اعتبار رسانهای،
۳- سنجش (میزان مخاطب یا کاربر)،
۴- سهم بازار،
۵- تأثیر یا اثر رسانهای.
در این مورد نیز، «اعتماد به رسانه» که به مثابه یک متغیر وابسته در نظر گرفتهشده، اهمیت بنیادین دارد و از دیدگان متفکران و متخصصان امر، مسئلهمحورترین موضوع است.
در این پژوهش آمده است که باید در نظر داشت که افزون بر سایر دیدگاههای رایج و متناظر با «مرجعیت رسانه»، رویکرد «اعتماد به رسانه» بهدلیل آنکه از لحاظ سازه مفهومی و کمیتپذیر در پژوهش (به مثابه یک متغیر وابسته)، انطباق نظری بیشتری با ادبیات بحث دارد، از تمامی مفاهیم دیگر به «مرجعیت رسانهای» نزدیکتر است.
* اعتماد به رسانه
این پژوهش توضیح میدهد که توصیه سیاستی این گزارش در تناظر با سیاستگذاران رسانههای جمعی و مخاطبان آن، در برطرف کردن چالشها (به مثابه پیششرط تحقق مرجعیت رسانهای در عمل) ضرورت اهتمام و توجه ویژه به شیوههای گزینشگری، دروازهبانی و اطلاعرسانی در جایگاه مدیریتی و سیاستی است.
همچنین باید در نظر داشت که در استناد به دیدگاههای رایج جهانی درباره مرجعیت رسانه، «اعتماد به رسانه» به مثابه یک متغیر وابسته، اهمیت بنیادین خود را از متغیرهای مستقلی دریافت میکند که در مجموع اعتبار رسانه را شکل میدهند و این دو مولفه، از دیدگان متفکران و متخصصان امر، مسئلهمحورترین نکته تلقی میشود.
همچنین لازم به ذکر است مطالعه دیدگاههای معاصر جهان و اندیشه صاحبنظران داخلی و نیز چالشهای پیشروی مرجعیت رسانهای در ایران نیازمند پژوهشی مقتضی است.