«تحوّل» نقطه مقابل جمود و ایستایی است. لازمۀ تحرک و پویایی، برنامهریزی، هدفمندی و استقامت در راه رسیدن به هدف است. معمولاً واژههای تغییر و تحول به همراه هم استعمال میشوند و هر دو به معنای دگرگونی هستند؛ با این تفاوت که واژۀ «تحوّل» برای دگرگونی بلندمدت و تغییر برای دگرگونی کوتاهمدت استفاده میشود. اساساً به هر نوع تحول و دگرگونی هرچند کوچک باشد تغییر میگویند.
آنچه در مقوله تحول اهمیت و ضرورت آن شایان توجه است، شناسایی حوزه تغییر و روش اجرای آن است؛ یعنی این تحول و تغییر قرار است در کدام حوزۀ فرهنگ، سیاست، اقتصاد، حکمرانی، قانونگذاری و اجرا اتفاق بیفتد؟ چه موضوعی را میخواهیم اصلاح کنیم؟ و چه مسیری را باید بازسازی کنیم؟
در وهلۀ بعد نوع نگاه ما به تحول از اهمیت بسزایی برخوردار است. اینکه به موضوع تحول نگاه تشریفاتی و گذرا داشته باشیم و یا بدان به صورت جدّی توجه کنیم و براساس نیازهای ضروری انقلاب و مطالعات بنیادین آن را به چرخش درآوریم و یا تحول را بدون فکر و مطالعه و صرفاً برای گزارش دادن و از سرباز کردن مطرح کنیم که در این صورت نتیجه تحول به جای تکامل، عامل قهقرا و پسرفت خواهد شد.
موضوع تحول امری بسیار ضروری و کلیدی است و در سخنرانی نوروزی مقام معظم رهبری(مدظله) مورد توجه قرار گرفت و در واقع سال جاری را به عنوان «سال تحول» نامگذاری کردند و در سخنرانیهای بعد هم نوعاً پیگیر آن هستند. البته این کلیدواژه از سالهای قبل مدنظر بوده ولی امسال کاملاً شفاف و کاربردی بدان پرداخته شد.
نگاه به موضوع تحول، امری بنیادی و توحیدی است. تحول؛ سنت لایتغیر الهی است و در تمام هستی جریان دارد. آیات و روایات پرشماری نیز بر آن دلالت دارد که طرح آن از حوصله این مقال خارج است.
به نظر میرسد ملاحظۀ ریشۀ مجموعه مشکلات و پسرفتها و ناکارآمدیها به موضوع «تحوّل»باز میگردد و راه برونرفت از مشکلات و چالشهای فعلی و کشور، ایجاد تحول جدّی و عمیق و همه جانبه در حوزهها و مراکز مهم و حساس و تصمیمساز کشور است. این ضرورتها موجب طرح موضوع تحول در ابتدای امسال گردید والا صرف تکرار شعار تحول هیچ ثمره عملی برای کشور نخواهد داشت و همچون سالهای قبل امسال هم به پایان خواهد رسید، ولی دستگاههای اجرایی کشور در خم کارهای جاری و روزمره باقی خواهند ماند و مراکز فرهنگی و حوزههای علمی و دانشگاهها بدون مطالعه و کارشناسی ضروری به مسیر همیشگی خود ادامه خواهند داد.
مسائل و مشکلات جاری کشور تکبُعدی و تکساحتی نیست، ولی اگر مجموعه چالشها دستهبندی و اولویتسنجی شوند، قطعاً چالش ناکارآمدی و کاهش سرمایه اجتماعی و عدم مشارکت مردم و فشارهای اقتصادی زندگی روزمرۀمردم و کوچک شدن سفره و سبد غذایی مردم و … از مهمترین چالش های پیش رو است که حل آن جزء با تحول و اصلاح مسیر، میسر نخواهد بود.
دلیل تاکید مقام معظم رهبری بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رای، جلب مشارکت و دادن روحیه امید و دلگرمی به مردم و آینده روشن است. نکته قابل توجه در تمام بیانات رهبری، ایفای وظیفه جهاد تبیین توسط خود ایشان است؛ چون علیرغم تاکیدات مکرر ایشان، بخشهای مختلف همچنان در لاک اجرایی خود فرو رفتهاند و به نظر نمیرسد جز ایفای وظایف روزمره، نقشی برای ایجاد تحول در مجموعههای مدیریتی خود تعریف کرده باشند.
به هر حال آنچه در امر تحول ضروری و با اهمیت به نظر میرسد جهتیابی و سوگیری و فلش حرکت به سوی تحول است؛ یعنی تحول در پاسخگویی و مسئولیتپذیری دستگاه اجرایی کشور، تحول در شیوههای مشارکت حداکثری مردم در سرنوشت خویش و رفع موانع دلسرد کننده، تحول در نظام حزبی کشور و کارآمد ساختن احزاب اصیل کشور، تحول در افزایش سرمایه اجتماعی و امیدآفرینی کشور. و این همه فقط از مسیر انتخابات پرشور و حضور امیدوارانه و مسئولانۀ حداکثری مردم در پای صندوقهای رای میسر خواهد شد. بنابراین انتخابات، مسیر تحوّل و کارآمدی است. انشاءالله