بایدن را قدرت رسانه کنار گذاشت

ساختمان

سخنی مشفقانه با حمید رسایی!

برای پرداخت شارژ ماهیانه منزل به نزد مدیر مجتمع ساختمانی رفته بودم. خانمی است بددهن و خشن که کل مجتمع از او حساب می برند. (از تیپ طرفدارهای ترامپ). سر صحبت را باز کرد و به سیاست کشاند. در میانه صحبتهایش حرف جالبی زد. گفت: «گاهی با دوستانمان که دورهم جمع می شویم می گوئیم ایکاش ممکن بود که زمان به عقب برگردد. ما آرزوی آن آمریکای دهه هشتاد (میلادی) و آن روزهای خوب را داریم. ایکاش دوباره روزگاری برقرار می شد که توئیتر نبود و اصلا اینترنت نبود(!). آن روزهای خوب کاش دوباره بر می گشت»

ولی واقعیت این است که زمان به عقب باز نمی گردد. توئیتر و ‌شبکه‌های اجتماعی یک «رکن» اساسی این دنیای جدید است. دنیایی که دیگر آبِ خوش از گلوی هیچ سیاستمداری براحتی پائین نمی رود. این مدت اخیر وحشی‌ترین گفتگوها و تندترین نقدها در فضای توئیتر درباره جو بایدن در جریان بود. شاید اگر روزگارِ سنتی دهه هفتاد و هشتاد میلادی برقرار بود، «ضعفهای جو بایدن» اینگونه پررنگ نمی شد. شاید به روال سنتی، دموکراتها می توانستند «۲ دور» قدرت را در دست داشته باشند و بعد نوبتِ جمهوریخواه ها!

ولی خیر! مردم لحظه به لحظه اخبار را در توئیتر، اینستاگرام، تلگرام، تیک تاک، واتس اپ و… می بینند. مثل دهه هفتاد-هشتاد میلادی نیست که شهروند ساده دل آمریکایی به امور یومیه مشغول باشد و بعد حوالی انتخابات، تعدادی گفتگو برگزار شود، روزنامه ها مقالاتی/تحلیلهایی منتشر کنند، و بعد هم یک نفر رئیس جمهور شود. روز به روز، ساعت به ساعت، و گاه دقیقه به دقیقه «تحلیل و محتوا» تولید می شود و افراد بر روی گوشی‌هایشان می بینند.

جو بایدن برای آمریکا رئیس جمهور بدی نبود و به رغم کرونا و چالشهای اقتصادی بعد از آن، ایالات متحده شاهد آمار خوب اشتغال، مهار تورم و رشد اقتصادی بود. اما اذهان عمومی در دنیای جدید فقط به «آمار اشتغال و تورم» و … نگاه نمی کند. افزون بر شاخصهای آماری، ویژگیهای شخصیتیِ سیاستمداران به شدت زیر نظر شبکه های اجتماعی است. به تعبیر حافظ

بس «نکته غیرِ حُسن» بِباید که تا کسی/ مقبولِ طبعِ مردم صاحب نظر شود!

«جو بایدن پیر و فرتوت» برای شهروند دموکرات و صاحب نظر آمریکایی پذیرفتنی نبود، اما لجبازی جو بایدن را رسانه مهار کرد. 

بازتاب رسانه به قدری قوی است که در چشمهای لجباز هر پیرمرد صاحبِ قدرتی می نشیند و برقش چشم را خاشع می کند! خُشَّعًا أَبصارُهم!

انتخاب کامالا هریس اشتباه دیگر دموکراتها خواهد بود. این بانوی کم استعداد در چهارسال گذشته بسیار ضعیف‌تر از انتظار بوده است. بزرگان دموکرات روی مسئله‌ی زن بودن، رنگین پوست بودن و آسیایی‌تبار بودنِ هریس (اقلیت بودن) حساب باز کرده اند، حال آنکه حریف ترامپ باید بسیار باهوش، دارای حضور ذهن قوی، و درک عمیق از اذهان عمومی باشد. ترامپ نیک می داند که سفیدهای طرفدارش از وضع «آمریکای امروز» خشمگین اند. آنها از اینکه می بینند فلان جوان مهاجر هندی، چینی، ایرانی و… به سرعت در این مملکت رشد می کند و به همه جا می رسد ولی فرزندانشان فقیرند، خشمگین‌اند. آنها از موازنه اخیر ثروت-قدرت در آمریکا راضی نیستند.

برای «حریف ترامپ شدن» در سخنوری، فردی مثل گوین نیوسام 

فرماندار کالیفرنیا (یا حتی گرتچن ویتمر، فرماندار میشیگان) باید روی رینگ بوکس مناظره قرار گیرد. نه هریس سردمزاج.

کامالا هریس در جریان رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ سخنوری خوبی از خود نشان داد و عملا تنها کسی بود که آن سال در جریان رقابتهای «درون حزبی» به شدت به جو بایدن تاخت(!) ولی او پس از انتخابات ۲۰۲۰ و طی چهار سال گذشته به شدت یخ و منفعل عمل کرده است. اینکه گمان شود ۸۱ میلیون رای سال ۲۰۲۰ دموکراتها، براحتی پشت سر هریس قرار می گیرد، اشتباه محاسباتی است.

برنده‌ی انتخابات پیش رو «رسانه» است. کسی انتخابات صدوپنج روز آینده را خواهد برد که رسانه را «بفهمد» و ویژگیهای شخصیتی اش برای شهروندان قابل قبول باشد. شهروندی که ساعت به ساعت از رسانه «خبر» دریافت می کند.
دونالد ترامپ درک روشنی از رسانه دارد و علاوه بر آن درک روشنی هم از روحیات سفیدهای طرفدار خودش دارد. او سبد رای خودش را خوب می شناسد. رقابت با چنین فردی بسیار دشوار است. کامالا هریس اگر بخواهد مشابه هیلاری کلینتون عمل کند، «دومین زنی» خواهد بود که مغلوب ترامپ می شود.

هریس تنها در صورتی خواهد برد که در این ۱۰۵ روز لحظه به لحظه با رسانه حرکت کند. با رسانه موج ایجاد کند. و با رسانه در ذهنها و قلوب انسان مدرن و نسل زد جایی باز کند مختصّ خودش. 
آیا او که چهارسال اینگونه نبوده، چنین توانمندی خواهد داشت؟!

311311

خروج از نسخه موبایل