اگر مزدوران سازمان سیا با انتشار عکس های پیکر بی جان آن جانِ شیفته آرژانتینی توانستند طرفی بربندند و اندک خللی در مبارزات آزادی خواهانه مردم به جان آمده آمریکای لاتین ایجاد کنند این دلقک های صهیونیست هم می توانند با انتشار تصاویری از پیکر تکه پاره شده فرمانده حماس در رستاخیز مردم فلسطین مانع و رادعی بتراشند. در بولیویِ آن روز هم ظاهرا کار تمام شد و نشانی از آن گروه کوچک چریکی برجای نماند اما به هفته و ماه نکشید که آن پیکر زخم خورده و بی جان در روستای لاایگرا به شمایلی اسطوره ای در سراسر جهان بدل شد و هر کس که آهنگ نابودی وضع موجود را در سر می پروراند تصویری از او را با خود حمل می کرد. نیچه می گفت: در پیرامون قهرمان همه چیز رنگ تراژدی به خود می گیرد و چه قدر درست می گفت. یحیی سنوار همه زندگی اش قهرمانانه بود و فصل آخر زندگی اش شاید تراژیک ترین و حماسی ترین بخش آن. برای بسیاری از ما که هنوز هم علی رغم سیطره عقل کارافزا بر تمام شئون فردی و جمعی مان در ساحت اسطوره به سر می بریم چنین پایانی رشک برانگیز است.
کشته شدن در میدان نبرد آن هم به دست شقی ترین موجودات روی زمین و آن هم در راه آزادی سرزمین و مردم رنجدیده ات همواره باشکوه است و مصداق تام و تمام زیبایی. من چیزی از حرمله بازی های اهل سیاست نمی دانم. می گویند این ترور پایانی است بر کار حماس و سرآغاز مذاکراتی برای آتش بس و صلح در آن منطقه بلاخیز. شاید. شاید درست بگویند. شاید صهیونیست ها به مدد تکنولوژی و پشتگرمی اهریمنانی چون اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا این فصل از این داستان جگر خراش و خونبار را به نفع خویش رقم بزنند اما این داستان ادامه خواهد داشت:
آن که کشتستم پی مادون من
می نداند که نخسبد خون من
بر من است امروز و فردا بر وی است
خون چون من کس چنین ضایع کی است
شباهت ها و همانندی های فرجام قهرمان مبارزه با استعمار در اکتبر ۱۹۶۷ با قهرمان مبارزه با اشغالگران در اکتبر ۲۰۲۴ حیرت آور است.
هر دو علی رغم شهرت خیره کننده شان در تمامی جهان درست مثل یک سرباز عادی در میدان نبرد کشته شدند. هر دوی آن ها تا جان در بدن داشتند دست از مبارزه نکشیدند. هر دو با سلاح هایی بسیار سبک و معمولی مشغول نبرد بودند. دست های چه گوارا را بریدند تا گواهی باشد بر هویت او و انگشت یحیی سنوار را هم بریدند تا اثبات کنند چه کسی را به قتل رسانده اند. دشمنان چه گوارا بلافاصله عکس های جنازه چه را به جهان مخابره کردند با این توهم که پایانی باشد بر افسانه چه و این حمقای آخرالزمان هم تصاویر پیکر بی جان سنوار را به همگان نشان دادند با این خیال که سکانس پایانی یک فیلم مهیج را کارگردانی کرده اند. همان طور که در مدت کوتاهی عکس های مسیح گونه جسد چه به آلبوم آن زیبایی دنباله دار اضافه شد در اکتبر ۵۷ سال بعد در کمتر از ساعتی آخرین تصویر مرد مبارز فلسطینی به شمایل بدل شد. حالا در کنار عکس معروفی که آلبرتو کوردا در ۱۹۶۰ از ارنستو چه گوارا گرفت و او را به نمادی از تسلیم ناپذیری همیشگی بدل کرد تصویری از یحیی سنوار هم قرار خواهد گرفت. این تصویر را البته دشمنان سنوار از او گرفته اند و با شادمانی بسیار انتشارش هم داده اند با این امید که در دل پیروانش هراس افکنند. تا بدانی ظلم و حماقت در همه جای جهان دو روی یک سکه اند.