کاتب ترَسُل و مظهر ادب

سرخط نیوز/اصفهان مدت کوتاهی است که جدیدترین اثر مکتوب استاد حسین فیض آبادی، تعلیق نویس معاصر، با عنوان «ترَسُل» ازسوی انتشارات میرسعیدی فراهانی راهی بازار کتاب شده است.

از این‌رو استاد غفور اسکندری(سخندری)، خوشنویس و احیاگر خط تعلیق، به پاس‌ این تلاش صادقانه و چاپ کتابی که نام برده شد، یادداشتی در قالب نثر مسجع نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری سرخط نیوز قرارداده است. او ابتدا مقدمه‌ای دربارۀ خط تعلیق را بیان کرده و در ادامۀ یادداشتِ خود به کتاب ترسل پرداخته است. متن این یادداشت را بخوانید:

«تعلیقِ زلف و تاب ترسُل بهانه شد

تا از میان آن همه ناز تو را کشَم»

تاریخ خط و خوش‌نویسی پر از شگفتی و زیبایی‌ست و خط را می توان شاخۀ ارجمند و تکامل یافته‌ای از هنر نقاشی دانست، چراکه اگر به دورۀ غارنشینی نگری گذرا داشته باشیم به این مهم پی می‌بریم که انسان اولیه به وسیلۀ نقوش و اشکال، ارتباط مفهومی برقرار می‌کرد از این منظر می توان خط را گونه‌ای از نقاشی دانست.

امروزه دست آوردهای علم باستان شناسی نشان می‌دهد که جیرفت قدیمی‌ترین خاستگاه و تمدن خط در جهان بشری‌ست، لذا هر آن ممکن است یافته های تاریخی ما را متحیر و شگفت زده کند.

حال اشاره ای مختصر خواهم داشت به خط تعلیق یا ترسُل که البته بی تاثیر از خطوط پیشین نبوده و از این قاعده نیز مستثنی نیست. در اهمیت خطوط تاریخی به ویژه پهلوی و اوستایی بسیار سخن به میان رفته و تاثیر پذیرفتن خط کوفی از دین دبیره نیز روشن است و برخی معتقدند که رگه هایی از خطوط باستانی در اقلام بعد از اسلام مشهود است بنابر این قلم تعلیق هم مستثنی نیست.

بعد از کوفی، اقلام سته توسط این مقله شیرازی ابداع شد و سپس ذوق و نبوغ ایرانی خط تعلیق یا ترسُل را نَشو و نما داد و این خط ویژه توانست به عنوان خطی شاهانه در دیوان و دربار مورد استفاده قرار بگیرد.

در باب خط تعلیق نظراتی مکتوب است، اما نزدیک ترین قول این هست که خط تعلیق، معلق است بین رقاع و توقیع البته با نگاه ژرف به تمام مواردی که بر شمرده شد.

اوج شکوفایی و رونق خط پر کرشمۀ ترسُل یا تعلیق در دورۀ ایرانی اسلامی است و یک قرن و اندی گذشته بود که با پدیدار شدن خطوط شکسته و نستعلیق آرام‌آرام تعلیق از رونق افتاد، ولی همچنان به عنوان خطی پر مایه و مستقل هویت خود را حفظ کرد.

تذکره‌ها و مکتوبات تاریخی چهره‌های شاخصی از تاثیر گذاران خط تعلیق را نام برده که هر کدام در سیر تحول و تکامل این خط نقشی عمده داشته‌اند، ولی بدون تردید خواجه اختیار منشی گنابادی قلۀ آن است.

مرحوم استاد حبیب الله فضائلی (رض) خوش‌نویس و محقق معاصر، آقا محمد کاظم واله اصفهانی را آخرین تعلیق نویس می‌داند و می‌نویسد: «او با نوشتن سنگ قبر خود به کاروان تعلیق پایان داد»؛ اما لطف خدای متعال شامل حال شد تا در دورۀ معاصر پس از دو قرن، گَرد فراموشی از رخ تعلیق برداشته، آن را احیاء و در چهاردهمین مجمع ملی ثبت انجمن خوش‌نویسان ایران کنیم. امید که بستری فراهم شود تا هنرجویان از سراسر ایران و سایر نقاط جهانِ خوش‌نویسی بتوانند خط تعلیق را بیاموزند.

زهی توفیق و سعادت که استاد حسین فیض آبادی خوش‌نویس هم روزگار ما علاوه بر داشتن مهارت تام در خطوط شکسته و نستعلیق، توانسته بخشی از عمر شریف خود را مصروف تحقیق و تدریس خط تعلیق کرده و در این خصوص چند مجلد کتاب ارزش مند نیز منتشر نماید.

فیض آبادی علاوه بر کتاب های آموزشی در خط شکسته و نخستین رسم الخط تعلیق، مجموعه مجلد کتاب «ترسُل» را با روشی منحصر و کاربردی آماده کرده که تقدیم علاقه مندان و دوست‌داران آن می شود ان‌شاالله.

«گفتم خطی از عشق نویسم که بمانَد

ناگه قلمم عشوه در آورد به تعلیق»

و اما بعد…

«جمالت خط ریحانی و زلفت رقعۀ جنت

شکنج تاب گیسویت چو تعلیق گنابادی» «سخندری»   

آن پاک‌مرد عزیزالوجود، آن نیکو خصال سر به سجود، مهرورز و رفیق و شفیق، خالق رسم الخط تعلیق. صاحب انفاس قدسی و خط، مشرف بر حرف و الفاظ و نُقَط. نویسندۀ خلاق و اسوۀ اخلاق. عزیز و محب یگانه، خوش‌نگار نیک‌نام زمانه. شکسته نویس برجسته، به غایت وزین و وارسته. آن متوسِل درگاه رب، کاتب ترَسُل و مظهر ادب. دارندۀ جمیع فضائل خدادادی، استاد حسین خان فیض آبادی. مردی بسیار پاک و خالص و خوش‌نویسی توانا و شاخص. سال‌هاست که نام مبارکش زینت افزای مجالس و محافل است و آنلاین پاک او نشسته بر دل. حسین است و از محبان عالی‌جناب استاد عباس اخوین حفظه الله. نخست نستعلیق را به شیوایی و زیبایی نگاشت و سپس در شکسته گل کاشت.

اولین‌بار نام حسین فیض‌آبادی را از دوستان خون‌گرم ماه‌شهری شنیدم و آنلاین او به جان خریدم، مشتاقانه به انتظار دیدار روی ماه اش نشستم و ره‌ نومیدی جمله بر خویش بستم. سالیانی درد فراق کشیده و زهر هجر چشیدم و روزی در کنگرۀ ملی تعلیق و در آیین پاس‌داشت خواجه اختیار منشی گنابادی او را دیدم. گاه که به عشق تعلیق و شوق تحقیق از ایذۀ بختیاری تا ملک خراسان و محل کنگره رسیدم دست از پای نشناخته و دل جمله در باخته بودم که حضرت سعدی فرماید: «دستم نداد قوت رفتن به پیش یار / چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم». آن روز دوست با معرفت جناب استاد امین سلطان‌خواه به انتظار مانده بود و مرا سخت هوای دوستان در سر؛ آن گونه که قُمری و هزار در بوستان. لحظه‌ی دیدار یاران ناب فرا رسید و من بی قرار و شوریده و بی‌تاب. به کارگاه تعلیق رسیدم، ستارگانی پر فروغ و درخشان در انجمن دیدم. صدر و بدر محفل و مجلس چهره‌ای تابناک بود که روح و روان از آدمی می‌ربود و او استاد حسین فیض‌آبادی بود.

از آن جایی که این مجنون ایلیاتی همیشه ردای بختیاری را به افتخار بر تن است، لذا انگشت نمای هر انجمن است. با ورود این ژولیده‌ی مشتاق به کلاس درس و کارگاه خط تَرَسُل، یک باره استاد با همان لحن و لطافت و متانت، مرا خوش آمد گفت و به کنار خویش بر خواند. با این که در گوشه و کنجی نشسته و دل و جان ام بر سخن و کلام پر بار او بسته بود لیک بنده را به اصرار در جوار خویش بر صدر نشاند و از سر اخلاص و تواضع فرمود: «ادامه‌ی کار و نگارش خط تعلیق با اسکندری» هر چند این بنده‌شاگرد بر اساس شرم ذاتی و رسم ایلیاتی عذر تقصیر خواست اما در نهایت، اراده‌ی دوستانِ به غایت مهربان مرا تسلیم نمود تا قلم معلق داشته و به ترسل رانم و این ابیات از رسالۀ خط سُخن‌دَری به مدح حضرت خواجه اختیار منشی گنابادی خوانم؛ «تا که فلک بوده و این کردگار/ چون تو نیاورد خداوندگار/ تا که دهد نظم و نظامی چنین/ بر خط تعلیق وزین و ثمین». آن جا بود که به عظمت وجود نازنین حسین خان فیض آبادی مرد با کر و فر و عزیز دردانۀ هنر پی بردم و بیش از پیش دل و جان به او سپردم. حسین خان، منشاء و منبع فیض است و آبادگر خوش‌نویسی و تعلیق. همان تعلیقی که مرا سر به کوه و بیابان داده است و مدام می گویم؛ «خط تعلیق و شکست‌َی های من/ بسته دل را بسته اینک پای من/ یک نفر از لُر تبار و بخت‌یار/ کرده صفحه مشق خواجه اختیار/ می نویسد شرح حال و دفتری/ هم غفور ناصرِ اسکندری»

اما؛ بی تعارف باید گفت که؛ استاد فیض آبادی ودیعۀ خداوند است به دوست‌داران و محبان که در مسیر معرفت و هنر حاصل شد و با وجود او تعلیق و ترسُل کامل و اکنون با افتخار می سرایم و می گویم و می نویسم؛

«تعلیق زلف و تاب ترسُل بهانه شد

تا از میان آن همه ناز تو را کشم»

از این چهرۀ هنری علاوه بر کتاب ترَسُل تاکنون آثار ارزش‌مند دیگری در حوزه‌ی خط و خوش‌نویسی منتشر شده که می توان به مجلدهای آموزشی زیر اشاره کرد؛ رسم الخط تعلیق، آنلاین مدام، نسیم خط، نسیم وصل، مفردات و کلمه نویسی در خط شکسته، مروری بر سطرنویسی در خط شکسته، اسرار ازل، رسم الخط شکسته، چلیپانویسی درخط شکسته و کتابت در خط شکسته.

قلم‌شان نویسا باد.

یادداشت از: غفور اسکندری (سخندری)، خوشنویس و احیاگر خط تعلیق

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل