/نقد فیلم‌های جشنواره/ «شماره ۱۰»؛ سینمای دفاع مقدس یا سینمای جنگ؟

خبرگزاری دانشجویان ایران (سرخط نیوز) قصد دارد در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، به نقد،تحلیل و تفسیر مختصر فیلم‌های حاضر در جشنواره بپردازد. شما نیز در صورت تماشای فیلم‌ها در این زمینه می‌توانید مشارکت کنید.

/نقد فیلم‌های جشنواره/ «شماره ۱۰»؛ سینمای دفاع مقدس یا سینمای جنگ؟

«شماره ۱۰»

نویسنده و کارگردان: حمید زرگرنژاد

تهیه‌کننده: بهروز ابراهیم اصغری

بازیگران: مجید صالحی، حسام منظور، سیامک صفری، بهرنگ علوی و احمد کاوری

/نقد فیلم‌های جشنواره/ «شماره ۱۰»؛ سینمای دفاع مقدس یا سینمای جنگ؟

ما در پی وقوع جنگ تحمیلی، بیش از هشت سال یک جمع از هموطنان رزمنده کشورمان را در اسارت نیروهای عراقی داشتیم. رقم ده‌ها هزار ایرانی که از حدود یک تا بیش از هشت سال در اسارت نیروهای بعثی بودند، یعنی انبوهی از قصه که به‌طور قطع می‌توان گفت، سینمای ما به اندازه‌ای که باید و شاید، از این توان بالقوه نتوانسته است بهره بگیرد، حتی در قیاس با فیلم‌های دفاع مقدسی و جبهه ای دیگر.

فیلم سینمایی «شماره ۱۰» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از این دسته فیلم‌هاست.

همین‌جا تکلیف را با ژانر بومی یا غیر بومی فیلم می‌توان مشخص کرد. آیا «شماره ۱۰» یک فیلم “دفاع مقدسی” است؟ 

اگر که تعریف دقیق‌تری از این فیلم بخواهیم ارایه دهیم، این فیلم بیشتر “جنگی” است تا دفاع مقدس. جز یک سکانس کوتاه مکالمه حین دعا و زیارت خوانی، رد دیگری از مفهوم‌های مورد توجه و تاکید در حوزه دفاع مقدس، چیز دیگری در آن در این باره دیده نمی‌شود. درواقع «شماره ۱۰» یک فیلم جنگی قهرمان محور است؛ قهرمانی جنگی، به نسبت تنومند و توانمند، شجاع و البته کمی مرموز.

اتفاقا حالا که مناسبات سیاسی و فرهنگی – اجتماعی ما با ملت و دولت عراق به گونه‌ای رقم خورده که با دوران قضاوت و موضع‌گیری ما در قبال حزب بعث حاکم بر کشور همسایه بسیار متفاوت شده است، ساختن فیلم‌های جنگی از این دست، توجیه پذیرتر یا دست‌کم کم دردسر تر به نظر می‌رسد.

قصه فیلم مانند سایر فیلم‌های اسارت جنگی، برپایه موضوع “فرار” قرار گرفته است. از این رو می‌توان گفت که یک قصه جذاب برای سینمای ایران است اما در عین حال چون قابل قیاس با بسیاری مشابهان خارجی است، با دشواری های جدی، هم در باورپذیری و هم در پرداخت مواجه است.

قصه فیلم و پرداخت شخصیت‌های آن حتما با نقص‌هایی مواجه است که حدود ۴۰ دقیقه از ابتدای فیلم طول می‌کشد تا کلیت قصه و تعریف شخصیت‌های آن مشخص شود و این قطعا مدت زمانی زیاد و لطمه زننده است.

در این مسیر به نظر می‌رسد تیم سازنده و احتمالا خود کارگردان سعی کرده تا با کارکرد موسیقی فیلم، این نقص را پوشش داده، حس التهاب و اضطراب را در دل مخاطب بکارد؛ تلاشی که با وجود ارزشمندی موسیقی آن و زحمتی که کشیده شده، کارکرد کاملی ندارد؛ چون موسیقی قرار است بار جنبه‌های دیگری از فیلم را به دوش بکشد که چندان شدنی نیست.

این فیلم اما از نظر سایر وجه های فنی همچون صحنه پردازی، گریم و طراحی لباس، جزو کارهایی محسوب می‌شود که به حوزه سینمای دفاع مقدس و جنگ ما می‌افزاید؛ چراکه ما را به فضای آثار به نسبت پرخرج غرب در حوزه سینمای جنگ (جهانی دوم)، یعنی آثاری چون «نجات سرجوخه رایان» و حتی فیلم‌هایی چون «فهرست شیندلر» نزدیک می‌کند.

هر چند فیلم مورد بحث با توجه به توان فنی موجود در سینمای ایران در حوزه پروداکشن و افکت‌ها با آثار نامبرده شده فاصله دارد اما به هر حال در کنار تجربه‌های پیشین چون ورودی فیلم «۵۹-۱۳» سامان سالور یا «تنگه ابوغریب» بهرام توکلی در این حوزه چیزی جدید به سینمای جنگ و دفاع مقدس ما می‌افزاید. مخصوصا که فیلم «شماره ۱۰» برخلاف دو اثر یادشده، در حوزه اردوگاهی و اسارت می‌گذرد و با توجه به محدود بودن لوکیشن و تکیه‌های تکراری در تجربه های پیشین – محدود به طراحی کلیشه‌ای لباس اسیران و… – کار دشواری در پیش رو داشته است.

استفاده از بازیگری چون مجید صالحی برای ایفای نقش قهرمان داستان، با توجه به تجربه بازیگری های اخیر او در برخی سریال‌ها عجیب نبوده اما هرچند او تجربه ایفای نقش جنگی در تئاتر را هم سال‌ها قبل داشته اما با توجه به پیشینه جدی اش در آثار طنز که در ذهن مخاطب نشسته است، یک انتخاب جسورانه و ریسک آمیز بوده است؛ ریسکی که نتیجه را ۵۰-۵۰ کرده و البته برای انتخاب حسام منظور و سیامک صفری، با توجه به شخصیت تعریف شده در فیلمنامه، وجود نداشته است.

به هر روی فیلم سینمایی «شماره ۱۰» چه در داستان و چه در پرداخت، دارای جذابیت‌هایی است که احتمال اینکه در فهرست نامزدهای سیمرغ بلورین جشنواره امسال چند بار نامش تکرار شود، دور از ذهن نیست.

جالب اینکه قصه فیلم نیز از یک روایت واقعی مربوط به یکی از آزادگان جنگ تحمیلی آمده است که جذابیت را برای مخاطب افزون می‌کند. 

هرچند اینکه کارگردان تصمیم گرفته در تیتراژ فیلم ویدیویی از روایت شخصیت واقعی کاراکتر اصلی فیلم را به‌عنوان سند بیاورد، شاید به این معنی تلقی شود که خودش هم تردید داشته که واقعیت پذیری قصه فیلم، دست کم با توجه به تعدد روایت‌های محدود پیشین، در ذهن مخاطب بی اخلال بوده باشد.

علیرضا بهرامی – سرخط نیوز

شما نیز در صورت تماشای این فیلم در گذشته یا آینده، با درج ستاره مورد نظر خود (از یک: بد، تا پنج: عالی) در قالب کامنت زیر این مطلب، در نقد آن می‌توانید مشارکت کنید.

انتهای پیام